Recent Posts

پنجشنبه، اسفند ۲۵، ۱۳۸۴

اینیاتسیو سیلونه نويسنده‌يي هوشيار، آگاه و معترض عليه فاشيسم



کمتر کسی است كه با مقولة ادبيات معاصر ايتاليا سر و كار داشته و نام مستعار اینیاتسیو سیلونه را نشنيده باشد. سيلونه رمان‌نویس نئورئالیسم و نویسنده معروف کتاب «نان و شراب» و«مکتب دیکتاتورها» در اول ماه مه1900 با نام (سکوندو ترانکوئیلی) در حومة لاکوئیلا از یک خانواده دهقانی متولد می‌شود. مادرش پنج فرزند داشت و به شغل بافندگی مشغول بود. پدرش خرده مالکي بود با یک قطعه زمین کوچک که در جنوب ایتالیا به زراعت اشتغال داشت. سیلونه در پنج‌سالگی پدر را از دست می‌دهد. 9سال بعد يعني در سال1915 مادر نيز در جريان سانحة زلزلة1915 مي‌ميرد و او مجبور به ترک تحصیل می‌شود. سيلونه خيلي زود با واقعیتهای سخت زندگی آشنا می‌شود. همزمان با جنگ و پی‌آمد‌های ناشی از آن، مانند فقدان آذوقه در روستاها شرایط دشوارتری به‌وجود مي‌آيد و از همین‌جا فعالیتهای اجتماعی و سیاسی سیلونه آغاز می‌گردد. 1917 مدیر هفته‌نامة «آوانگواردیا» و بعد سردبیر روزنامة کارگرتریست مي‌شود. سيلونه در سال1921 عضو حزب کمونیست شده و رهبری فدراسیون جوانان را به‌دست می‌گیرد. همزمان با قدرت گرفتن استبداد فاشیستي او در کنار آنتونيو گرامشی قرار گرفته و یکی از فعالان جنبش مقاومت ایتالیا می‌گردد. در اندك مدتي ناگزیر به روي‌آوردن به فعالیتهای غیر علنی و زندگی مخفی مي‌شود. مدتي بعد، پس از دستگیری برادرش مجبور به ترك وطن می‌شود. در خارج از ايتاليا به فعالیتهای ضدفاشیستی خود ادامه می‌دهد تا جایی که پیگیری این فعالیتها منجر به اخراج او از کشورهای متعدد می‌شود. او چندین بار به نمایندگی از طرف جنبش کمونیستی به همراه تولیاتی به مسکو عزیمت می‌کند.سيلونه در سال1930 در اعتراض به سیاستهای سازمان بین‌الملل کمونیستی (کمینترن) به رهبری استالین از حزب کمونیست جدا می‌شود اما این جدایی او از حزب مانع فعالیتهای ضدفاشیستی‌اش نمی‌شود. در سال1933 «فونتامارا»، 1936«نان و شراب» 1938«مکتب دیکتاتورها»، 1941«دانه‌یی زیر برف» را منتشر می‌کند. این آثار توسط تبعیدیان ضد فاشیست در تمام جهان پخش و خوانده می‌شوند و نام او را به‌عنوان یکی از چهره‌های مبارز ضد فاشیستی در جهان اندیشه و ادب به‌ثبت مي‌رساند. اما این آثار در کشور خود او ناشناخته می‌ماند. دوستان هم‌مسلك وي حتي بعد از آزادي ميهن از سلطة فاشيسم او را به‌خاطر انتقادهايي كه نسبت به كمونيستها داشت رها نكرده و مورد بي‌مهري قرار مي‌دهند.سيلونه در ادامة فعاليتهاي سياسي خود به عضويت حزب سوسياليست ايتالیا در آمده و از طريق مديريت روزنامة آوانتي و ارائة سبك نئورئاليسم، تأثيرات بسيار زيادي روي نسل جوان نویسندگان ايتاليا مي‌گذارد. از آثار معروف او بعد از آزادی ایتالیا 1952«یک مشت تمشک»، 1956«راز لوکا»، 1965«خروج اضطراری»، 1960«ماجراهای یک فقیر مسیحی» را می‌توان نام برد. جذابيت بسيار زياد آثار سیلونه نه به‌خاطر نثر ادبی، بلکه به‌دليل پیام و رهنمودهای سیاسی آنها بود. خود او بر این باور است که کتابها و نوشته‌های ادبی نقش مهمی در شکل‌گیری اندیشه و تفکر روشنفکری او نداشته‌اند و نویسندگی برای او همان‌گونه که در کتاب«خروج اضطرری» آمده است درک و ضرورت برای شهادت دادن به شرایط اسفناک زندگی انسان و قرار دادن نیروی امید در مقابل آن است. او در همین کتاب در تعریف آزادی می‌نویسد آزادی یعنی توانایی برای تردید کردن، توانایی برای خطا کردن، و توانایی برای تجربه و جستجو کردن و توان نه گفتن به هر مقامی، ادبی، هنری، فلسفی، مذهبی، و اجتماعی و سیاسی. کتاب «نان و شراب» او در واقع برداشتی از زندگی عیسی مسیح است که بهای گناهان نوع بشر را با سپردن خود به صلیب می‌پردازد و در شام آخر تن و خون خود را به حواریون می‌دهد و می‌گوید این نان و شراب من است. اين كتاب تحلیلی است بر سیاست و زندگی توده‌ها، و تحلیل سه عنصر سوسیالیسم، فاشیسم، و کلیسا، قهرمان داستان گرچه تفکر سوسیالیستی دارد و علیه فاشیسم می‌جنگد ولی در تضاد عمیق بین باورها و واقعیتها قرار دارد. او از دگماتیسم فاصله زیادی دارد، به انتقاد و تحلیل در عملکرد خود اعتقاد دارد و تا زمانی که نهضت به نظام تبدیل نشده است پویا، و آزادیخواه است اما به‌مجرد دستیابی به قدرت و تبدیل آن به یک نظام آن ویژگیها را از دست می‌دهد و در تعصب کور خود فرومی‌رود.«مکتب دیکتاتور‌ها» راه و روش سیاسی حاصل تجارب او با رویداد‌های فاشیستی ایتالیا و بحران روند دموکراتیک در سالهای1930تا1940 است. او می‌گوید دیکتاتوری از فعل دیکته کردن می‌آید و فقط یک کلاس می‌شناسد و در کلاس آن غلط املایی مورد تنبیه و مجازات قرار می‌گیرد و رژیم دیکتاتور مردم را به جای اندیشیدن به نقل قول و پیروی از یک کتاب دعوت می‌کند. دیکتاتوری از نگاه سيلونه محصول پیش‌زمینه‌های بحران در روند دموکراتیک است و گرایش عمومی اصالت دادن به دولت. او معتقد است دولتی کردن امور اجتماعی به‌جای نهادینه کردن دموکراسی جامعه را به بستر تباهی می‌کشد و برای حل معضلات روز به روز نهادهای تازه‌یی ایجاد می‌کند. گسترش این نهاد‌ها به جایی می‌رسد که دموکراسی سیاسی نمی‌تواند آنها را کنترل کند و حاکمیت مردم حالت مجازی پیدا می‌کند. در ادامه اين روند بودجه کشور ابعاد غول آسا به خود می‌گیرد و دموکراسی به چنگ بوروکراسی می‌افتد. و در مجلس قانونگذار در باره مسائل بی‌اهمیت بحث و تبادل نظر می‌شود. همگام با انحطاط قوة مقننه تعهدات اخلاقی نمایندگان سقوط می‌کند و فقط به فکر پیروزی در انتخابات بعدی بودند. نکتة مهمي كه سيلونه مطرح مي‌كند این است که ديكتاتورها از چه افرادي سود مي‌جويند؟ او مي‌گويد: يونانيان قديم به‌درستي معتقد بودند كه «خودكامه» رعيت را به‌وجود نمي‌آورد، بلكه اين رعايا هستند كه فرد خودكامه را به حاكميت مي‌رسانند. آيا هرگز ديده شده است كه ملت آزاده‌یي مدتي طولاني تسليم استبداد شود؟ ديكتاتورها افسردگي ملت را دوست دارند! واقعيت اين است كه فاشيسم از آسمان به زمين نيامده است، بلكه بر مردماني مسلط شده است که آمادگي سلطه پذيري را داشته اند. سيلونه به يكي از عوامل برپايي ديكتاتوري اشاره مي‌كند و مي گويد: يأس و افسردگي اجتماعي، زمينة مساعدي را براي حاكميت ديكتاتورها فراهم مي‌كند. تجربه نشان داده است كه گذشته از مواردي استثنايي، روان بشري در شرايط دشوار تعادل خود را از دست می‌دهد و توانايي برخورد منطقي از او سلب مي‌شود. اگر احساس خطر جاني و تهديد و گرسنگي براي چند سال تداوم پيدا كند، حتي عادي‌ترين و فهميده‌ترين انسانها را نيز دچار تشويش مي‌كند و در چنين حالتي است كه ديكتاتورها براي بازگرداندن عنصر آرامش سربلند می‌کنندسیلونه «در یک مشت تمشک» دنیای کوچکی در دهکدة سن لوکا در جنوب ایتالیا را ترسیم می‌کند که بعد ازپایان جنگ جهانی دوم و سقوط فاشیستها هنوز نظام فئودالی و اربابی برقرار است وحزب کمونیست ایتالیا در حال عضوگیری و سازماندهی تشکیلات است. حزب برای فعالیتهای سیاسی علنی خود به بسیج دهقانان و احقاق حقوق آنان از مالکین فعالیت می‌کند. در این داستان سیلونه انسانها را با کاراکترهای مختلف و عقاید و افکار متفاوتشان که برای کسب پیروزی تلاش می‌کنند نشان می‌دهد. اين حوادث و دهقانان فقیر و بی‌زمین سن لوکا مظهر هزاران انسان همنوع خود آنان است که بدون آگاهی از حقوق حداقل خود در سخت‌ترین شرایط حیاتی به‌سر می‌برند. این افراد با سنتهای خانوادگی و مذهبی و فرهنگی که در حقیقت زندانبانانشان هستند به‌دنیا می‌آیند و از دنیا می‌روند. و غاصبان بیش از هر کس از این نا‌آگاهی و انفعال تودة مردم سود می‌برند. و از طرف دیگر حزب یا تشکل آزادیخواه و انقلابی بهترین لانه برای فرصت‌طلبان و قدرت‌طلبان می‌شود و با دروغ و نفاق از سیستم سلسله مراتبی تشکل که لازمه هر سازمان انقلابی است به‌مثابه پله صعود و ترقی استفاده می‌کنند و مالکان دستاوردهای جنبش را که به بهای خون هزاران نفر از افراد مؤمن و صادق جنبش فراهم شده غصب می‌کنند. غاصبان و مالکان جدید تازه به دوران‌رسیده صدمرتبه سنگدلتر و ظالمتر از اسلاف خویش هستند. نویسنده برای یادآوری خاطرات افراد و قرار دادن خواننده در مسیر پیشرفت داستان بارها نظم داستان را به‌هم می‌زند و از زمان حال به گذشته می‌رود و باز می‌گردد و به ارزیابی جامعه‌شناسی و روانشناسی فضای داستان، و شخصیتهای آن می‌پردازد.

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر