این فردی که در عکس میبینید آقای سعید احمدزاده اردبیلی میباشد عشق شهرت و کسب نام چنان او را به وسوسه انداخته که برای رسیدن هر چه زودتر به حوزه هنر و ادبیات ، نردبان قلمش را بروی نشریه فرهنگی و ادبی ندا تکیه میهد که من بشکل مستمر هر بار که منتشر میشود در وبلاگم میگذارم و در ستون دست راست لینک دادهام و این آقا تمام آثار ادبی ترجمه شده از دکتر زری اصفهانی و حمید مشیری و حمید نصیری را به نام خود در وبلاگش به ثبت رسانده است از جمله ترجمه شعرهای لورکا و ترجمه ازبرتولت برشت و یا سخنرانی نرودا به هنگام دریافت جایزه نوبل و بسیاری از مطالب و نوشتههای ادبی را به نام مترجم سعید احمدزاده اردبیلی ثبت کرده است و تمثیل مبارکش را هم آذین مطالبش در وبلاگ قرار داده . گاهی اوقات انتظارات بیش از حد آدمها چنان چشمانشان را کور میکند که بجز شهرت و نام چیز دیگری نمیبینند و به وبلاگ بسنده نکرده و تصمیم به چاپ این مقالات بشکل کتاب میکند و برای تبلیغ از نبوغ و دانش ادبی خود با خبرگزاری فارس در مورد چاپ این کتاب به سخن پراکنی میپردازد کسی هم آنجا نبود تا یک لیوان آب زرشک بهش تعارف کند وبگوید آقا سعید کوتاه بیا . قضیه به اینجا ختم نمیشود آقا این مطالب را به سایتهای ادبی هم به نام خود ارسال میکند و همه سایتها به نام این مترجم مقالات را در سایتهای اینترنتی میگذارند حالا خوبه کتابخانه دم دستش نبود و اگرنه تمام کتابهای کتابخانه را به اسم خودش بالا میکشید این مقالات که سعید جان ادعای ترجمه آنها را دارد از سه زبان فرانسه و انگلیسی و آلمانی هست و برای ترجمه آن آشنائی با زبان کافی نیست بلکه تسط کامل و آشنائی با فرهنگ آن کشورها هم لازم است و با سن سعید جان در تعارض است و نمیتوان براحتی هضمش کرد . بهر حال شاید هم طرف از سلامت روانی برخودار نیست و به علت کمبود و حقارت دست به این نوع اعمال ضد اخلاقی دست میزند . دکتر زری اصفهانی هم که مطالبش به سرقت رفته دست بر دار نیست و با نوشتن مقاله دزدی در اینترنت آن هم در روز روشن به تمام سایتهای ادبی که به اسم سعید احمدزاده اردبیلی مقالات را منتشر کردند ایمیل فرستاده و موارد سرقت را توصیح داده است حالا خوبه طرف به سرقت ترجمه قناعت کرده و ادعا نکرده مثلاً نرودا و یا لورکا و برشت تو اردبیل شاگردان او بودند و از او دانستههایشان را آموختند .
Recent Posts
جمعه، اسفند ۱۲، ۱۳۸۴
روزگار غریبی است نازنین
این فردی که در عکس میبینید آقای سعید احمدزاده اردبیلی میباشد عشق شهرت و کسب نام چنان او را به وسوسه انداخته که برای رسیدن هر چه زودتر به حوزه هنر و ادبیات ، نردبان قلمش را بروی نشریه فرهنگی و ادبی ندا تکیه میهد که من بشکل مستمر هر بار که منتشر میشود در وبلاگم میگذارم و در ستون دست راست لینک دادهام و این آقا تمام آثار ادبی ترجمه شده از دکتر زری اصفهانی و حمید مشیری و حمید نصیری را به نام خود در وبلاگش به ثبت رسانده است از جمله ترجمه شعرهای لورکا و ترجمه ازبرتولت برشت و یا سخنرانی نرودا به هنگام دریافت جایزه نوبل و بسیاری از مطالب و نوشتههای ادبی را به نام مترجم سعید احمدزاده اردبیلی ثبت کرده است و تمثیل مبارکش را هم آذین مطالبش در وبلاگ قرار داده . گاهی اوقات انتظارات بیش از حد آدمها چنان چشمانشان را کور میکند که بجز شهرت و نام چیز دیگری نمیبینند و به وبلاگ بسنده نکرده و تصمیم به چاپ این مقالات بشکل کتاب میکند و برای تبلیغ از نبوغ و دانش ادبی خود با خبرگزاری فارس در مورد چاپ این کتاب به سخن پراکنی میپردازد کسی هم آنجا نبود تا یک لیوان آب زرشک بهش تعارف کند وبگوید آقا سعید کوتاه بیا . قضیه به اینجا ختم نمیشود آقا این مطالب را به سایتهای ادبی هم به نام خود ارسال میکند و همه سایتها به نام این مترجم مقالات را در سایتهای اینترنتی میگذارند حالا خوبه کتابخانه دم دستش نبود و اگرنه تمام کتابهای کتابخانه را به اسم خودش بالا میکشید این مقالات که سعید جان ادعای ترجمه آنها را دارد از سه زبان فرانسه و انگلیسی و آلمانی هست و برای ترجمه آن آشنائی با زبان کافی نیست بلکه تسط کامل و آشنائی با فرهنگ آن کشورها هم لازم است و با سن سعید جان در تعارض است و نمیتوان براحتی هضمش کرد . بهر حال شاید هم طرف از سلامت روانی برخودار نیست و به علت کمبود و حقارت دست به این نوع اعمال ضد اخلاقی دست میزند . دکتر زری اصفهانی هم که مطالبش به سرقت رفته دست بر دار نیست و با نوشتن مقاله دزدی در اینترنت آن هم در روز روشن به تمام سایتهای ادبی که به اسم سعید احمدزاده اردبیلی مقالات را منتشر کردند ایمیل فرستاده و موارد سرقت را توصیح داده است حالا خوبه طرف به سرقت ترجمه قناعت کرده و ادعا نکرده مثلاً نرودا و یا لورکا و برشت تو اردبیل شاگردان او بودند و از او دانستههایشان را آموختند .
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر