Recent Posts

یکشنبه، اسفند ۰۶، ۱۳۸۵

حکم دادگاه اسکندریه علیه آزادی بیان




...........................................................................


از قرار معلوم باید در کشورهای بظاهر « مدره » هم مواظب نوشتار و گفتار خود بود !!نمونه آن عبدالکریم نابیل سلیمان دانشجوی اخراجی مصری است که به اتهام نوشتن عقاید خود در وبلاگش در دادگاه اسکندریه به 4 سال حبس محکوم شده است . سه سال آن بخاطر اهانت به اسلام و یک سال آن بخاطر اهانت به حسنی مبارک رئیس جمهور مصردر حکم قید شده است .اعتراضات وسیعی از جانب نهادهای حقوق بشری و وبلاگ‌نویسان در محکوم کردن این حکم دادگاه در شبکه اینترنت دیده می‌شود و این نوع احکام در واقع سیلی محکمی است به اصل آزادی . شاید هم این حکم دادگاه نوعی خوش رقصی و دست آشتی دولت به بنیادگرایان اخوان مسلمین باشد !!گزارشگران بدون مرز که همواره برای دفاع از آزادی بیان و حقوق نویسندگان فعالیت می‌کنند این حکم را اهانت آمیز توصیف می‌کنند .
کریم عامر را افسران امنیتی به دادگاه اسکندریه آورده بودند و به او اجازه تماس با وکیلش داده نشده بود .وکیل وی خواستار محاکمه یا آزادی فوری او شده بود.کریم عامر به شبکه اطلاعات حقوق بشر عربی گفت او بدون هیچگونه اجازه تماسی با دنیای خارج در زندان Al-Hadra در اسکندریه زندانی بود.این نوع بازداشت درواقع یک بازداشت تنبیهی برای کریم بدون ارتکاب جرمی بوده است.خانواده او از ملاقات وی ممنوع بودند که امری غیر قانونی است.جای حیرت است که قبل از شروع تحقیقات تصمیم گرفته شد که کریم 45 روز در بازداشت بماند.لذا جای بد گمانی در ارتباط با دادرسی عادلانه وجود داشت.
7 نوامبر درست روزی که این وبلاگ‌نویس مصری دستگیر شد گزارشگران بدون مرز13 کشور جهان را در اطلاعیه‌ای به عنوان دولت‌های دشمن اینترنت معرفی کردند . مصر و ایران جزء این 13 کشور هستند .
سلیمان با اسم مستعار کریم عامر در وبلاگش از مسائل اجتمایی سیاسی مصر می‌نویسد در یکی از پست‌هایش حسنی مبارک را به فرعون مصر باستانی تشبیه کرده است .او هم یقیناً یکی از پرچمداران وبلاگ‌نویسان مصری خواهد ماند
پتیشن برای آزادی کریم عامر

کانون وبلاگ نویسان ایران(پن لاگ) صدور حکم حبس برای عبدالکریم سلیمانوبلاگ نویس مصری را محکوم می‌کند.

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

چهارشنبه، اسفند ۰۲، ۱۳۸۵

تقدیم به احمد باطبی





در قحط سال سرزمین من



در قحط سال سرزمین من
احمد بذر امید کاشت


احمد سر بر شانه گیسوان سوگ
سبزه‌زاران گذاشته است

احمد مرگ شکوفه را
بر درخت دیده است


احمد گریه جنگل را
شنیده است

در کویر شوره‌ زار مهین
احمد بذر جسارت کاشت
احمد ترسی از تبر نداشت
احمد بذر مقاومت کاشت

بذر‌های تو احمد
روزی به بار خواهد نشست

و گلبرگ‌های خشک‌یده
در روح سبز ِ جوانه‌های تو
گل خواهد داد

و پرتوی خورشید
بر زمین تاول زده تو
و دشت‌های خونین میهنم
باز خواهد گشت

و آواز نرم باران بهاری
ترا به فردا خواهد خواند


بذر‌های تو احمد
روزی به بار خواهد نشست
در بذر تو
عصاره‌ی شجاعت
و استقامت است

بذر عشق تو
ریشه در این خاک دارد
به انتظار رویش بذر تو خواهم ماند
بذر بارور تو را باور دارم

ح مقدم (بادبان)

کانون وبلاگ نویسان ایران ادامه بازداشت احمد باطبی را محکوم می‌کن

احمد باطبي دانشجوي مبارز را دريابيم! بهروز سورن

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

شنبه، بهمن ۲۸، ۱۳۸۵

پایگاه نظامی ویچنزا





ایتالیا ظاهراً کشوری است استقلال یافته بعد از 1945 و پس از فرو‌پاشی فاشیزم و اخراج نازیست‌های آلمانی

پایگاه‌های ناتو و پایگاه‌های آمریکایی یکی بعد از دیگری در این کشور تاسیس شدند و دلیل عمده استقرار این

پایگاه‌ها تهدید شوروی سابق بود و دلایل ادامه کار این پایگاه‌ها امروز ظاهراً تهدید تروریسم است و فردا تهدیداتی از نوع دیگر !!

حالا امریکایی‌ها بجای برچیدن این پایگاه‌ها تصمیم به توسعه و گسترش آنها درشهرهای دیگر ایتالیا هستند . در

ایتالیا مراکز تولید سوخت هسته‌ای وجود ندارد و آن چند مرکز هسته‌ای که سابقاً تاسیس شده بود مهر و موم شده و

فعالیتی ندارند. ولی در عوض میزبان بمب‌های هسته‌ایی امریکایی‌ها هستند در گدی توره (برشا) و اوویانو

(پورده نونه ) و زیردریایی با تجهیزات هسته‌ایی در مدلنا (ساردنیا جنوب ایتالیا ) !!

تقریباً حدود 30000 امریکایی چه نظامی و چه غیر نظامی در این کشور مشغول خدمت هستند باید خدمت این

آقایان عرض کرد که دیگر اینجا تهدید کمونیست شوروی وجود ندارد . پس این اشغال کشور برای چیست ؟ آیا

ارتش ایتالیا توانمندی نظامی در مقابل حمله و تهدید را ندارد ؟ و ارتش ایتالیا کافی نیست ؟

براساس طرحی قرار است پایگاه نظامی امریکا در ویچنزا به بزرگترین پایگاه امریکایی درخارج از خاک این کشور تبدیل شود.

این طرح چهار ماه پیش " ماه اکتبر " در شورای ویچنزا با اکثریتی ضعیف به تصویب رسید اما باید برای اجرایی شدن به تصویب دولت ایتالیا نیز برسد.

براساس طرح توسعه این پایگاه قرار است پادگان هایی نیز در فرودگاه دی مولین احداث شود تا حدود 2400 نظامی امریکایی دیگر نیز به ایتالیا منتقل شوند.

در صورتی که دولت ایتالیا با این طرح مخالفت کند , این پایگاه نظامی تعطیل می شود.

سیاستمدارن و شهردار ویجنزا با این طرح موافقت کرده‌اند ولی مردم مخالفت می‌کنند فردا قرار است تظاهرات گسترده در این شهر بر علیه استقرار این پایگاه نظامی صورت گیرد

طبق این گزارش تا کنون 90 بمب و تسلیحات هسته‌ایی امریکایی در زرادخانه‌های ایتالیا در گدی توره _ برشاه (40)

اوویانو _ پرده‌نونه ( 50 ) ذخیره شده است

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

چهارشنبه، بهمن ۲۵، ۱۳۸۵

شنبه، بهمن ۲۱، ۱۳۸۵

دفاعیات خسرو گلسرخی


عده‌ای از وبلاگ نویسان از نشان دادن دفاعیات خسرو گلسرخی در صدا و سیمای آخوندی نوشته‌اند با جستجو در you tube
این فیلم ( سانسور شده )را پیدا کردم . چه با شکوه بود دوباره دیدن این سرو ایستاده که عافیت جویی نکرد و برای جانش چانه نزد و از مردم و سرزمینش دفاع کرد در آن زمان قهرمان‌های نسل ما هنرپیشه‌های سینمایی و فوتبالیست‌های و ورزشکاران بودند و ما دانش‌آموزان آن ‌زمان بعد از آن دفاعیات و دادگاه تازه فهمیدیم در کشوری که زندگی می‌کنیم قهرمانان دیگری هم هستند و ماه ها در مدرسه از جسارت و پایمردی کرامت دانشیان و خسر گلسرخی حرف می‌زدیم
تلویزیون آخوندی قسمت بیشتر این دفاعیات را سانسور کرده بود و نشان نداد . وقتی تمام دفاعیاتش را می‌خوانیم می‌فهمیم چرا آخوند‌ها همه فیلم را نشان ندادند و جالب این که در زیر نویس فیلم نوشته بودند دفاعیات خسرو گلسرخی در بیدادگاه شاه !!
صدا و سیمای آخوندی انگار قوه ی قضائیه ایران را نمی‌شناسد ؟ و سعید مرتضوی و هاشمی شاهرودی را بخاطر ندارد ؟

بر سینه‌ات نشست
زخم عمیق کاری دشمن
اما ای سرو ایستاده
نیفتادی
این رسم توست که ایستاده بمیری

قسمت‌هاي سانسور شده دفاعيات دادگاه خسرو گلسرخي و كرامت دانشيان:
«... اتهام سياسي در ايران، اين است. زندان‌هاي ايران پر است از جوانان و نوجوان‌هايي كه به اتهام انديشيدن و فكر كردن و كتاب خواندن، توقيف و شكنجه و زنداني مي‌شوند.
آقاي رييس دادگاه! همين دادگاه‌هاي شما آنها را محكوم به زندان مي‌كند. آنان وقتي كه به زندان مي‌روند و برمي‌گردند ديگر كتاب را كنار مي‌گذارند و مسلسل به دست مي‌گيرند.
بايد به دنبال علل اساسي گشت. معلول‌ها ما را فقط وادار به گلايه مي‌كنند. چنين است كه آنچه ما در اطراف خود مي‌بينيم فقط گلايه است.
در ايران انسان را به خاطر داشتن فكر و انديشيدن محاكمه مي‌كنند. چنان‌كه گفتم من از خلقم جدا نيستم، ولي نمونه صادق آن هستم. اين نوع برخورد با يك جوان، كسي كه انديشه مي‌كند، يادآور انكيزيسيون و تفتيش عقايد قرون وسطايي است.
يك سازمان عريض و طويل تحت عنوان فرهنگ و هنر وجود دارد كه تنها يك بخش آن فعال است، و آن بخش سانسور است كه به نام اداره نگارش خوانده مي‌شود. هر كتابي قبل از انتشار به سانسور سپرده مي‌شود. در حالي كه در هيچ كجاي دنيا چنين رسمي نيست، و بدين گونه است كه فرهنگ موميايي شده كه برخاسته از روابط توليدي بورژوا كمپرادور در ايران است، در جامعه مستقر گرديده است و كتاب و انديشه مترقي و پويا را با سانسور شديد خود خفه مي‌كند. ولي آيا با تمام اين اعمالي كه صورت مي‌گيرد، با تمام خفقان، مي‌توان جلوي انديشه را گرفت؟
آيا در تاريخ، شما چنين نموداري داريد؟ خلق قهرمان ويتنام نمونه صادق آن است. پيكار مي‌كند و مي‌جنگد و پوزه تمدن ب-52ي آمريكا را بر زمين مي‌مالد!
در ايران ما با ترور افكار و عقايد رو به رو هستيم. در ايران حتي به زبان‌هاي بالنده خلق‌هاي ما مثل خلق‌هاي بلوچ، ترك، كرد اجازه انتشار به زبان اصلي را نمي‌دهند. چرا كه واضح است آن چه بايد به خلق‌هاي ايران تحميل گردد، همانا فرهنگ سوغاتي امپرياليسم آمريكاست كه در دستگاه حاكمه ايران بسته‌بندي مي‌شود. توطئه‌هاي امپرياليسم هر روز به گونه‌اي ظاهر مي‌شوند. اگر شما در زماني كه نيروهاي آزادي‌بخش الجزاير مبارزه مي‌كردند آن زمان را در نظر بگيريد، خلق الجزاير با دشمن خود رو در رو بود. يعني سرباز، افسر و گشتي‌هاي فرانسوي را مي‌ديد و مي‌دانست دشمن اين است. ولي در كشور‌هايي نظير ايران، دشمن مرئي نيست بلكه في‌المثل در لباس احمد آژان، دشمن را فرو مي‌كنند كه خلق نداند دشمنش كيست!».
«...امپرياليسم در جوامعي مثل ايران، براي آن كه جلودار انقلابات توده‌اي بشود، ناگزير است كه به رفرم‌هايي دست بزند. آقاي رييس دادگاه! كدام شرافتمند است كه در گوشه و كنار تهران مثل نظام آباد، مثل پل امام‌زاده معصوم، مثل ميدان شوش، مثل دروازه غار، برود و با كساني كه يك دستمال زير دارند صحبت كند و بپرسد: شما از كجا آمده‌ايد، چه مي‌كنيد؟ مي‌گويند: ما فرار كرده‌ايم! از چه؟ از قرضي كه داشته‌ايم و نمي‌توانستيم بپردازيم.
اصلاحات ارضي، درست است كه قشر خرده مالك را به وجود مي‌آورد ولي در سير حركت طبقاتي است، اين ماندني نيست. خرده مالكي كه با ماموران دولتي مي‌سازد نزديك‌تر است. ثروتمندتر است، آرام آرام مالك‌هاي ديگر را مي‌خورد در نتيجه ما نمي‌توانيم بگوييم كه فئوداليسم در ايران از بين رفته. درست است شيوه توليد دگرگون شده مقداري، ولي از بين نرفته. مگر همان فئودال‌ها نيستند كه الان دارند بر ما حكومت مي‌كنند، بورژوا كمپرادور، شركت‌هاي زراعتي و شركت‌هاي تعاوني كه بيشتر به خاطر ميليتاريزه كردن ايران به كار گرفته شده تا كدخداها!».

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

پنجشنبه، بهمن ۱۹، ۱۳۸۵

حماسه 19 بهمن


ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

چهارشنبه، بهمن ۱۸، ۱۳۸۵














آسمان نالان نالان
بیمار از ابرهای سیاه
دل آرام ندارد

صدای تندر خیس
از حنجره آسمان
در آذرخش بی مهار
در برق چشمانم
بی خوابی آرزویم را
چون رقص تیغ پولاد
با غرش مهیب
می‌سراید

و در عبور
کلام پر صلابت آتش
ابرهای سوخته
در لباس باران
بر آب می‌روند
و رویای سیاه
فرو می‌ریزد

منظومه آبی آسمان
جرم است
قصیده ماه
گرفتار چاه است

با سرود ستارگان
دگر تندری
بر سینه درد آسمان
خواهد خواند

بادبان (ح مقدم )

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed