Recent Posts

دوشنبه، مهر ۰۴، ۱۳۸۴

غیبگو

این روزها اکثر مطبوعات و رسانه‌های گروهی ایتالیایی در باره زنی به نام «ماریا رزا بوزی» صحبت می‌کنند و می‌نویسند این خانم «مدیوم » الان معروف‌ترین غیبگوی ایتالیایی شده که بیرون در ِ خانه‌اش صف عریض‌وطویل برای ملاقات با او بسته‌اند . مشهوریت این خانم غیبگو ازآن روزی آغازشد که می‌گفت در گوشه‌ای از پرده ذهنم محل تصادف و جسد دختر جوانی که سه سال پیش ناپدید شده است را می‌بینم والدین این دختر نزد این غیب‌گو می‌روند و از او تقاضای کمک برای یافتن فرزندشان می‌کنند. و این غیب‌گو بعداز تماس با روح دختر از محل پنهانی جسد اطلاع حاصل می‌کند. این غیبگو با اطمینان خاطردقیقاً نقطه‌ای از دریاچه «کومو» را که دختر مفقود‌الاثر در آن غرق شده بود را نشان میدهد ودر کمال ناباوری جسد دختر جوان را پس از سه سال از لاشه ماشین غرق شده‌اش از آب بیرون می‌کشند او می‌گوید این اولین بار نیست که جسد گمشده‌ای را پیدا می‌کند قبلاً هم سابقه مشابه‌ای داشته است بگذریم امروزه این خانم ادعا می‌کند با روح موسولینی در تماس است . موسولینی به هنگام فرار از ایتالیا در سال 1345 قبل از اینکه پارتیزانها او را دستگیر کنند مقدار زیادی جواهرات و دستنوشته‌هایش را پنهان می‌کند و هنوز بعد از سالیان سال کسی موفق به یافتن این مدارک و جواهرات نشده است وحالا این خانم میگوید که موسولینی در تماس با او محل پنهانی این اسناد و طلا و جواهرات را در « باغ ویتوریاله » در نزدیکی مقبره «داننونسیو» فاش کرده و بلاخره مقامات و کاوشگران را سر کار گذاشت البته هنوز چیزی پیدا نشده ولی در جستجوی و پی‌گیری هستند. افسوس که منزل این خانم در شمال ایتالیا است و از من فاصله زیادی دارد اگر همین نزدیکی‌ها بود می‌رفتم تو صف جلوی ِ خانه‌اش و در نوبتم از این خانم می‌پرسیدم (البته پول نمی‌گیره) که عقل و شعور و فهم رسانه‌های گروهی ایتالیایی در قعر کدام دریاچه عمیق و تاریک فرو رفته که در میان این همه بمب‌گذاری و کشته ‌کشتار در عراق و مسائل و بدبختی‌های جامعه جهانی از تروریسم تا مسئله اتمی و شرایط دشوار بین ‌المللی و همینطورمسائل داخلی ایتالیا چطور این خانم بیشترین صفحه‌ات جراید و اخبار رادیو و تلویزیون را به خود اختصاص داده است .
. الان که دارم تایپ میکنم تلویزیون آخوندی از سوز و گداز از اعلامیه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی حرف می‌زند و این اعلامیه را غیر‌قانونی و دروغ و...می‌خوانند و به دست‌پا افتاده‌اند از کیهان شریتمداری تا رفسنجانی که ابراز نا‌رضایتی کرده‌اند احمدی‌نژاد هم خواستار محاکمه مسئولین سابق تیم هسته‌ای و در راس آن« آخوندحسن روحانی » شده است حالا باید دید بعد از زمان ارجاع این پرونده به شورای امنیت سازمان ملل که به احتمال زیاد ماه نوامبر است چه پیامد‌هایی خواهد داشت یقیناً تحریم اقتصادی در اولویت قرار دارد البته بشکلی که فقط به رژیم ضربه وارد شود مثل عدم توانایی از فروش نفت و ممنوع‌الخروج شدن مسئولین و مقامات دولت تروریستی رژیم آخوندی که اجازه مانور‌های دیپلماتیک را نداشته باشند و مهمتر از همه اینکه سرمایه‌گذاران شرکتهای اروپایی به همراه دولتشان دست از حمایت این جنایت‌کاران بر‌میدارند
خب برنامه سوزو گداز تلویزیونی رژیم تموم شده والان طرز تهیه آش ماش را یاد میدهد بماند تا اینجا

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

چهارشنبه، شهریور ۳۰، ۱۳۸۴

زیستن برای آزادی

کتاب «زیستن برای آزادی » معرف زنی سرا پا عشق به آزادی که در کوران حوادث یک انقلاب آموخت که زندگی تنها و تنها برای آزادی است و بس . زندگی زنی که در حادثه انقلاب ضد سلطنتی ، با عشق به آزادی ، تکان خورد و با روی کار آمدن رژیم ددمنش خمینی ، با همین عشق ،به کلی دگرگون شد. در نظام زن ستیزآخوندی ،تنها به جرم فعالیتهای سیاسی قانونی آن هم برای بهبود وضع زنان ستمدیده میهن اسیرش ، از همان فردای پیروزی انقلاب ضد سلطنتی ، تحت یورش بی‌رحمانهٌ ارتجاع هار ولجام گسیخته قرار گرفت. او به عنوان زنی که با هزاران عشق و امید برای آزاد زیستن فرزندان ایران زمین، زیستن برای آزادی را برگزیده بود در برابر گلولهٌ نیروهای گارد شاه دیکتاتور سینه سپر کرد و در حکومت آخوندها اعدامش به طور غیابی صادر شد. آری رژیم قرون‌وسطایی آخوندی در مسیر زیستن برای آزادی، بر او و بسیاری دیگر از مردم ستمدیده ایران تحمیل کرد آن‌چه را که هرگز نمی‌خواستند: ترک خانه و خانمان و تبعید از ایران برای آزاد زیستن... آزادی که به خاطر آن، مردم ستمدیده ایران رودرروی رژیم دیکتاتوری شاه ایستادند و اینک یا باید در سوگ آن نشسته یا برای حفظش سراپا عشق و شوریدگی، با آخوندهای مرتجع و قرون‌وسطایی چنگ در چنگ می‌شدند و مبارزه می‌کردند. مبارزه‌ای بسیار سخت و طاقت فرسا، که باید در آن از همه چیز و همه ٌ علایق و حتی آرزوهای طبیعی خود می‌گذشتند. و پس از سی خرداد بی لحظه‌یی تردید مبارزه با رژیم زن ستیز و آزادی‌کش آخوندها را انتخاب کرد انتخابی حتی به قیمت دوری از خانه و کاشانه و آب و خاک سرزمین باستانی‌اش ایران وحتی با پذیرش آگاهانه مرگی سرفرازانه ... به امید پیروزی «سمر.آ عزیز نویسنده این کتاب » ودیگر رزمندگان راه آزادی در جنگ علیه استبداد آخوندی و به امید بازگشت به دامان پر مهر ایران

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

پنجشنبه، شهریور ۲۴، ۱۳۸۴

جلسه کانون وب لاگ نویسان ایران پن لاگ


سانسورعامل بزرگ اختناق در جامعه امروزی ایران است
باید تمام وب لاگ نویسان متعهد و آزادیخواه تلاش کنند تا
این ابزار جهل را به کمک همدیگر در هم بکوبیم به همین
منظوربا همفکری دوستان ِ وبلاگ نویس جلسه ای درپالتاک
روز یکشنبه 27 شهریور تشکیل می شود تا بتوانیم راه حلهای
اساسی برای گذشتن ازتیغ سانسور را با مبارزه مشترک
در این مسیر پی گیری کنیم
حتماً شرکت کنید منتظرتان هستیم

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

دوشنبه، شهریور ۱۴، ۱۳۸۴

گلزار خاوران میعادگاه عاشقان

هر وقت عکسهای ِ تجمع گلزار خاوران و یا کلیب های که هنرمندان برای یادمان این فاجعه ملی درست کرده اند را می بینم بغض غریبی گریبانگیرم می شود و احساس درونم روح بی قرارم را چنان می فشارد که تنها چشمه چشمانم این روح تشنه را سیراب می کند. احساسات را نمی توان خرید و یا فروخت . احساسات چیزی است که آدمی در درونش نهفته مثل اثر یا علامتی از شناسه ما است مانند اثر زخمی باقی مانده از زمان که به این شکل ظاهر می شود و این نمونه تلخ این احساس است که تنه زخمی قلبت را می ساید . ومن این احساسم را با این مادر که قاب عکس فرزندش را در دست دارد در خلوت دل شب بیان می کنم . مادرم می دانم هر جا که بروی هر اتفاقی که بیافتد در طول زندگیت نمی توانی از این قاب عکس که در دست گرفتی جدا شوی و فراموشش کنی .چشمهای خسته و دلگیرت از زندگیت حرف می زند به خاک گداخته در آفتاب خاوران آمدی درست مثل آن پروانه ای که بی صبرانه در جستجوی گل خود است .مادرم کسی هایهای شبانه تو را شنیده ؟ چند بار قاب عکس فرزندت را با یورش پاسداراها شکسته اند ؟ چند بار مورد ضرب و جرح وتوهین شده ای ؟ چند بار بهت گفتند حق سوگواری نداری ؟ از تو هم پول گلوله های که سینه فرزندت را دریدن گرفتن ؟ به توهم گفتن حق گذاشتن سنگ مزار و یا هر گونه نشانه ای را نداری ؟گذاشتن برای آخرین بار پیکر خونینش را ببوسی ؟ اصلا ً گفتن کجا دفن شده ودرچند دقیقه محاکمه اش کردند ؟ سالهاست که از آن فاجعه 67 می گذرد و هرسال تو هم مثل سایر مادران به این میعادگاه برای مراسم یادبود میایی وقرار مشترک با خانواده های داغدیده داری برای اینکه نباید فراموش کنیم و هر بار که اینجا آمدی بیلچه کوچکی از کیفت در می آوری و زمین سفت آفتاب خورده را می کنی و گلهای زرد و قرمز را تو دل خاک جای میدی و چند بطری آب بر سر این گور های جمعی می ریزی .و نزدیکای عید که میشه چند مشت عدس و گندم می پاشی تا با آب باران بهاری سبز بشه ؟ اینجا قاری قرآن وآرمگاه نداره امسال خیلی از دانشجویان دختر و پسر از مردم پذیرائی میکردند خیلی از این دانشجوها فرزندان این سر موضعی ها بودند ( اصطلاحی که به زندانیان معتقد به آرمانشان در زندانها می گفتند ) و سرود و آوازهای میهنی میخواندند اینان فرزندان خاوران هستند . مادرم یقین دارم وسعت دردی که در سینه داری مثل دریاست ومن هیچگاه نمی توانم افق درد وجودت را ببینم .فراموش نمی کنم که میگفتی اینجا درختان سرو جرئت قد کشیدن پیدا نمی کنند در مقابل این سروهای به خاک و خون نشسته .

........................

پی نوشت

حکومت آخوندی به عنوان ساماندهي و بازسازي، قصد آن دارند که گلزار خاوران را از شکل کنوني اش خارج کرده و به يک گورستان عادي تبديل کنند. در حاليکه عزيزان ما پس از اعدام، با لباس هاي تنشان، در گودال هايي که در اين گورستان ايجاد شده بود، به صورت دسته جمعي دفن شده اند.
ما خانواده هاي اعدام شدگان گلزار خاوران اعلام مي داريم که عزيزان ما در گورهاي عادي و به روش معمول فوت و دفن نشده اند که بتوان محل دفن آنان را به شکل عادي قطعه بندي کرد، بلکه بسياري از اين عزيزان در گورهاي دسته جمعي مدفون شده اند. همچنين اعلام مي داريم، در صورت نياز ساماندهي گلزار خاوران، ابتدا لازم است نام و نشان، چگونگي و زمان اعدام، چگونگي و محل دفن تک تک اين عزيزان مشخص گردد، پس از آن خود خانواده هاي قربانيان، در مورد بازسازي گورستان اقدام خواهند کرد

عکس های از مراسم ۱، ۲، ۳ ، ۴، ۵، ۶،

......................................................

کلیپ گلزار

کلیپ موذیک خاوران

کلیپ گیسو شاکری

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

شنبه، شهریور ۱۲، ۱۳۸۴

ایران لیبرتی در دادگاه آلمان پیروز شد



تقدیم به همه حمایت کنندگان سایت ایران آزاد (ایران لیبرتی)
در روزهای سخت و توطئه های شکست خورده

تقدیم به تام صدرالدین ، حمید اسدیان ، محمد شمس ، زری اصفهانی ، جمشید پیمان ، رحمان کریمی ، حمید نصیری (ح. اختر) ، نرگس غفاری ، رضا شمس ، هوشنگ بهداد ، مرتضی نامور ، یدی لرستانی ، مهرداد هرسینی ، حسین مرندی ، حمید رضا نبوی ، علی اصغر بهروزیان ، بابک شریف زاده ، جواد شفائی ، ح مقدم ، رامین مولائی دکتر همایون تاران ، حسین زارع ، مهدی ملک محمدی ، رالف دورا (وکیلم) و صدها تن از دوستانیکه با ایمیلهای خود ما را حمایت کردند و به شرکت رشوه گیر آلمانی اونسو اعتراض نمودندو تقدیم به همسر مهربانم که با شجاعت بردباری مرا در این سالها تنها نگذاشته است

آری
چه زیبــــــــــــاســـــــــت
چه احســــــــاس قدرتمنـــــــــد یســــت

من یک قطـــره در دریــــــــای مردمـــــــــــانمان هســــــتم
امــــا بــــا ایــــــن همـــــه احســـــــــاس دریـــــــــــا بـــــودن میـــــکنـــــــم

آری
در دل این قطــــــــره
احســـــــــــاس همه چشــــمــــه هــــــا
همـــــــــــه ی رودهـــــــــــا
همـــــــــــه ی دریــــــاهـــــــــــا
همـــــــــــه ی اقیانوســهـــــــــــا
زنـــــــــــده میشـــــــــــود

و شـــــــــــکـــــــــــوه این احســـــــــــاس
قـــــــــــد رت همـــــــــــه آ تشــــــفشـــــا نــهــــــا را
در مــــــــن زنـــــــــــد ه میـــــــــــکـــــــــــنـــــــــــد

و بـــــــــر زمیــــــــــن پــــــــــای میــــــکوبـــم
و حـــــــق آزاد زیســــــتــــــن را طلــــــــب میــــــــــکنـــــــــم
و
آب ، خاک ، اتش
را
میـــــــــســـتـــــــا یـــــــــــم


بــــراستــــی کــــه اتــــحــــــــاد چـــــه زیبــــــا ســـــــــــت
بـــــــــــراستـــــــــــی کــــه مبــــــــــارزه چـــه شـــکوهمنــــــد اســــــــت
و
با ایـــــــــن دو
غـــــــــــــــیـــــرقــــــابــــــــل شـــــــکســــــــــت خـــــواهیــــــــــم بـــــــود
غـــــــــــــــیـــــرقــــــابــــــــل شـــــــکســــــــــت خـــــواهیــــــــــم بـــــــود

اری
تنـــــــــــــها راه همیــــــــــن اســـــــــــــــــــت
بـــــــــــا یــــــــــد یـــــــــــــــــــــــــکی شـــــــــــــــــــویــــــــــم
جمعه، یازدهم شهريور، 1384دوم سپتامبر 2005

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed