Recent Posts

پنجشنبه، فروردین ۱۱، ۱۳۹۰

طنین نبض عشق تو



تو
هم رفتی
یکه و تنها
از پشت میله‌ها

چون شهابی
از چشمان آسمان چکیدی
سوختی و روشنی دادی

می‌خواهم تو را
به صفحه دفتر شعرم
بچسبانم
اگر واژه‌ها نگریزند
با قلم ِ لکنت گرفته‌ام
سراغت را از
شقایق‌های سرخ
می‌گیرم

می‌گویند
اسطوره‌های عشق
در چکاچک شمشیرها
به خون می‌غلطند

امٌا تو
نه گلوله داشتی
نه شمشیر و دشنه
و نه آتش و بمب
تاوان گفتن دوستت دارم
مرگ بود!

در بازار دل آزار
که کینه‌ها و دردها
را می‌فروشند
کالای تو عشق بود

در چهاردیواری نمور نمناک
قطره قطره ی وجودت را
با « هیهات » سرودی

دنیا
روزی طنین نبض عشق تو را
از بلندترین برجهای
آزادی خواهد شنید

ح مقدم (بادبان)

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

سه‌شنبه، فروردین ۰۹، ۱۳۹۰

شبکه های صدا و سیما بعد از تحویل سال



ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

شنبه، اسفند ۲۸، ۱۳۸۹

عید امسال، عید عیدها


نمی‌انم نوروز چه نیرو و قوه محرکه‌ای دارد که پس از گذشت سه هزار سال هنوز در ما شور و شوق و حرکت ایجاد می‌کند سه هزار سال است که این یادگار نیاکان از فراز و نشیب تاریخ گذرکرده و به ما رسیده و هنوز تداوم دارد و حتی در ما که فرسنگها دور از میهن، و در تبعید اجباری بسر می‌بریم، تحرک و پویایی بوجود آورده است. و شاید بخاطر همین، بزرگترین جشن ملی ما ایرانیان، و مظهر هویت و وحدت و همبستگی ما شده است.

نوروز غربت و دوری از وطن و مسائل جانبی را نمی‌شناسد و زندگی ما را در هر گوشه از جهان که باشیم با گذشته‌های دور پیوند می‌دهد و چقدر این سنت دیرینه زیبا است و بخاطرهمین ویژگی‌ها دوام داشته و هم زمان بودن نوروز با زاد روز طبیعت و نوزایی آفرینش، و مهم‌تر از همه گره خوردن مبارکی نوروز امسال همراه با قیام آفرینان برای عموم هم‌میهنان، جلوه و شکوه بیشتری یافته و آن را فرخنده‌تر کرده است. پس امیدوارم در این خجسته‌ترین نوروز و بشارت بهار ، پیروزی را بر رخسار یکدیگر ببینیم

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

سه‌شنبه، اسفند ۲۴، ۱۳۸۹

به یاد حسین نقدی



حسین آقا کاردار سفارت ایران در رم بود بهترین پست و مقام را داشت و از نظر مالی در رفاه کامل بود و حتی آن فشارهای داخلی که بر مردم ایران بود را در خارج نداشت ولی نمی توانست در برابر کشتار و اعدام هم میهنانش آرام بگیرد پس از فرا رسیدن سی خرداد سال 60 و افزایش اختناق و سرکوب به جبهه مقاومت مردم پیوست و به افشای جنایات خمینی پرداخت

همیشه نزدیکهای عید به یادش می افتم چون رژیم قادر نبود جلوی تلاشهای بی وقفه او را بگیرد و فعالیت‌های حقوق بشری او را سد کند او را روز 16 مارس 1993 جلوی دفتر کارش، مزدوران تروریست رژیم آخوندها در رم هدف گلوله قرار دادند
او در معرفی جنبش مقاومت ایران و افشای جنایات رژیم در مجامع حقوق بشری و در ارتباط نزدیک و تنگاتنگ با احزاب سیاسی و سندیکاهای ایتالیا بود و در زمینه مسائل حقوق بشری بسیار فعال بود.

هر روز صبح روزنامه را ورق میزد تا ببیند مطلبی از ایران نوشته اند و روزی نبود که گام ارزشمندی در زمینه دیپلوماتیک و جلب حمایت بر ندارد. و این را خمینی و رفسنجانی در آن زمان بخوبی می‌فهمیدند. و به همین خاطر رژیم آخوندی با فلاحیان جنایت کار طرح ترور او را کشیدند. و چقدر گزیده و عاجز و درمانده شده بودند که دست به این ترور و جنایت در کشور ایتالیا زدند.

هیچ وقت حرفهای دکتر منوچهر هزارخانی، که در مراسم خاکسپاری در گورستان ستاچو رم جایی که بزرگانی چون آنتونیو گرمشی و اسکار وایلد در آن آرمیده اند را از یاد نمی‌برم، هزارخانی می‌گفت این جنبش زاینده است وبالنده و به همین خاطر پاینده است و با ترور محمد حسین نقدی تمام شدنی نیست و حالا قیام مردم علیه حکومت جرم و جنایت گویای این حقیقت است

حسین آقا بخوبی آگاه بود می‌دانست دریای مقاومت عمیق است و امواجش طوفان‌زا است و بالاخره این آخوندها را غرق می‌کند حسین آقا اعتقاد عمیق به شورا و همبستگی و مبارزه در یک جبهه مشترک را داشت می‌گفت تا انسان‌ها کنار هم باشند نا امیدی مفهومی ندارد

یاد و نامش گرامی باد

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

یکشنبه، اسفند ۲۲، ۱۳۸۹

مراسم شب چهارشنبه سوري



ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

شنبه، اسفند ۲۱، ۱۳۸۹

اگر نام محسن دگمه چی اکبر گنجی بود!


محسن دگمه چی یک بازاری است که از دو سال پیش در زندان است جرم او کمک به خانواده های زندانیان سیاسی و داشتن دختری در شهر اشرف است محسن دگمه چی به بیماری سرطان پانکراس مبتلا شده است . دژخیمان رژیم آنقدر از درمان او جلوگیری کردند که سرطان پیشرفت کرد و عیر قابل درمان شد. حتی پس از آن نیز از شیمی درمانی او جلوگیری کردند. اکنون نیز طبق اخبار منتشر شده در عرض یک هفته وزنش نصف شدهشکمش متورم شده و قدرت حرف زدن ندارد.

او را با ویلچیر به ملاقات خانواده اش آورده اند در حالی که حتی قادر به بلند کردن سرش هم نیست. اوباش رژیم خانواده او را از این اداره و دادستانی به یکی دیگر حواله میدهند. حتی در این روزهای آخر نیز اجازه نمیدهند خانواده از او مراقبت کند . این اعدام با اعمال شاقه است

تراژدی در رفتار مامورین رژیم نیست چرا که از آنان بیش از این هم انتظاری نیست। تعجب و سرخوردگی من از کسانی است که ادعای دفاع از حقوق بشر و مخالفت با رژیم را دارند اما زندانی را که در حال مرگ است و هنوز حتی یک ساعت هم مرخصی نداشته را فراموش میکنند...

یک مشکل بزرگ این جنبش و یک دلیل عمده طولانی شدن مبارزه به نظر من عدم شناخت مردم از مبارزین واقعی خودشان است. دفاع از حقوق انسانی هر کسی از جمله اکبر گنجی و سعید حجاریان و دیگر پاسداران سابق و عوامل حکومتی مانند ابطحی شرط اول انسانیت است. اما فراموش کردن زندانیان سیاسی غیر دولتی و یا زندانیان سیاسی که به حزب و گروه مورد علاقه ما وابسته نیستند نهایت بی انصافی و بی وجدانی است. انسان انسان است. از حق حیات یک یک انسان فارغ از قومیت و مذهب و جنیسیت و تعلقات حزبی و گروهی او باید دفاع شود. این چیزی است که در ادبیات مبارزه بسیاری غایب است. چه اصلاح طلبان حکومتی و چه آنها که خود را آزاده مینامند با هر اسم و گروهی.

چطور یک انسان میتواند خود را آزاده بنامد و از نظر ایدئولوژیکی خود را به پیشروترین گروههای فکر ی منتسب کند اما در برابر مرگ تدریجی یک انسان خاموش بماند تنها به این دلیل که از حزب او نیست یا در بوق کردن مرگ و اعدامش برای حزب او نام و شهرت نمی آورد؟

چطور یک نفر میتواند خود را انسان بنامد اما از یک زندانی سیاسی در حال مرگ تنها به دلیل اینکه قومیتش با او فرق دارد اسمی نبرد و از حق زندگی او دفاع نکند؟

اگر اسم محسن دگمه چی گنجی بود شاید حالا خیلی ها که مرگ او را نظاره میکنند برایش پتیشن ها و نامه ها نوشته بودند. انسانهای فرامدرن که از استفاده از ماهی قرمز سر سفره عید یا لگد کردن چمن ها یا سوراخ شدن لایه ازن اینقدر ناراحت میشوند که زمین و زمان را خبردار میکنند در مقابل درد و رنج های یک بیمار سرطانی که نمی تواند سرش را بالا نگه دارد و در دقایق آخر هم به خانواده اش اجازه مراقبت از او را نمی دهند ساکت میمانند و نظاره میکنند....

آیا این بی عملی از بی خبری است یا بی تفاوتی؟....

اگر از بی تفاوتی است برای خودم و شما متاسفم! اگر از بی خبری است لطفا لینک های زیر را نگاه کنید .

حداقل کار ما میتواند تماس با یو ان و صلیب سرخ و درخواست آزادی فوری محسن دگمه چی باشد. این لینک ها را پخش کنید و نگذارید محسن دگمه چی در بایکوت خبری جان خود را از دست بدهد.

-----------------

پتیشن

ايران پرس نيوز: عدم درمان و قرار گرفتن بازاری زندانی در آستانۀ مرگ

هرانا؛ پزشکان: زندانی سیاسی، محسن دکمه چی حداکثر ۹۰ روز زنده خواهد بود

ندادن مرخصي استعلاجي به محسن دگمه چي عليرغم وخامت جسمي جهت شيمي درماني

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

چهارشنبه، اسفند ۱۸، ۱۳۸۹

سید علی و فرخ نگهدارش




مدتی است که فرخ نگهدار در مصاحبه‌ها و مقالاتش مدام از خطر رادیکال شدن جنبش حرف می‌زند و مردم را از خشونت و کشتار می‌ترساند و هنوز آتش بیار معرکه ملایان شده و باز در شیپور اصلاحات می‌دمد آن هم از طریق صندوق‌های رأی جمهوری آخوندی! در‌ واقع همان ادعا را خامنه‌ای هم دارد چون خامنه‌ای هم دقیقاً ادعای دموکراسی را در ایران دارد و او هم از طریق صندوق‌های رأی به این دموکراسی که می‌بینید رسیده است
این هم‌سرشت خامنه‌ای جوری حرف می‌زند که گویی تا الان ساختار این حاکمیت بر رأی مردم استوار بوده است البته مردم رأی و نظرشان را در شعارهایشان در همین تظاهرات‌های اخیر به روشنی به آدرس بیت رهبری فرستادند و اصلاً احتیاجی به دستک و پشتک و وارو زدن این عنتر نبود

ولی برای یادآوری به حافظه فرمت شده این عنصر باید بگویم که آن‌هایی که ادا و اطوار اصلاح طلبی در می‌آوردند و تعبیر خواب آخوند مدرنیزه را به عوام و مزدوران وارفته می‌دادند و ریاست جمهوری و مجلس شورای آخوندی و شورای شهر را هم در دست داشتند هیچ غلطی نتوانستند بکنند و شما هم در جغرافیای سیاسی ایران سالهاست که از فدایی خلق به فدایی امام سقوط کرده‌اید

نگهدار امام در نامه‌اش به خامنه‌ای تحت عنوان فردوست‌ها از شما آریامهر می‌سازند چنان به خامنه‌ای جلاد پند و اندرز می‌دهد و نصیحت می‌کند که گویی خامنه‌ای آدم ساده‌لوح و بی‌خبر از دنیا و قربانی اطرافیانش است و اطرافیانش بد ذات و بد طینت هستند و او را فریب می‌دهند آخر مگر خود خامنه‌ای اطرافیانش را منصوب و تعیین نمی‌کند ؟ مگر اطرافیان خامنه‌ای می‌توانند بزور خودشان را به او تحمیل کنند!؟

البته فرخ خان خودش هم می‌داند که حرف‌ها و مصاحبه‌هایش در تقابل آشکار با مطالبات و اهداف قیام آفرینان و زنان و جوانان به پا خاسته ایران است و با این حرف‌ها نمی‌تواند جنبش و قیام مردم را بکشد به زیر قبای خامنه‌ای و دینامیسم و پویایی آن را بگیرید و این آش همدردی مشترک با سید علی خامنه‌ای چنان شور شده است که سایر اعضای فدائیان اکثریت از کارنامه‌ سیاسی و افکاراخیر او به‌خصوص بعد از قیام اعلام جدایی و برائت کردند

بگذارید این روسیاه بی‌آبرو همچنان آب در هاون بکوبد، دورنمای روز موعود نجات ملٌت شریف و مظوم ایران ظاهر گشته و صبح پیروزی بسیار نزدیک است

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

دوشنبه، اسفند ۱۶، ۱۳۸۹

روز جهانى زن گرامى باد


ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

یکشنبه، اسفند ۱۵، ۱۳۸۹

دختر شال سرخابی

هشتم مارس
از برگ تقویم روی میز
سرک می‌کشد هنوز

در قدم‌گاه تو
چکمه پوشان
با کلاه‌خود و سپر
می‌ایستند

میان
تیرها و تیغ‌ها تبرها
دردهایت را داد می‌زنی
دختر شال سرخابی

آزادی
غزلی ست
که با لبان تو
خود را می‌سراید

گویی رویایی
زیر شال سرخابی تو
لانه کرده است

ح مقدم (بادبان)

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

جمعه، اسفند ۱۳، ۱۳۸۹