Recent Posts

دوشنبه، اسفند ۲۹، ۱۳۸۴

بادبانم را گل آذین کردم



با عجله وارد فروشگاهی می‌شوم که که هر سال از آن ماهی قرمز و سنبل می‌خرم فروشنده دختر خانمی ایتالیایی است با دیدن من می‌گوید چه زود دوباره عید شد ماهی قرمز دارم ولی سنبل فردا می‌رسه . چون سالی یک بار به این فروشگاه سر می‌زنم و می‌داند اولین روز بهار عید نوروز ما ایرانیان است و طبق معمول همیشه من همه کارها و خرید‌هایم با عجله و روزهای آخر ساله، نگران دیر سبز شدن سبزه‌ام وتهیه هفت سین هستم البته بدون سنجد چون تو ایتالیا سنجد نیست و اگر دوستانم هم نداشته باشند باید با یک سین دیگر جایگزینش کنم حالا نمی‌دانم چی بگذارم ( ایده‌آش سرنگونی است سرنگونی آخونده‌ها ) خلاصه این روزها حسابی به جنب و جوش افتادم نمی‌دانم نوروز چه نیرو و قوه محرکه‌ای دارد که پس از گذشت سی هزار سال هنوز در ما شور و شوق و حرکت ایجاد می‌کند سی هزار سال که از فراز و نشیب تاریخ گذرکرده وبه ما رسیده و هنوز تداوم دارد و حتی مرا که فرسنگها دور از میهن در تبعید اجباری بسر می‌برم تحرک و پویایی بوجود می‌آورد . و بخاطر همین بزرگترین جشن ملی ایرانیان است و مظهر هویت و وحدت و همبستگی ما ایرانیان است نوروزغربت و دوری از وطن و مسائل جانبی را نمی‌شناسد و زندگی ما را در هر گوشه از جهان که باشیم با گذشته‌های دور و دورتر تاریخی پیوند می‌دهد وچقدر این سنت دیرینه آریایی زیباست و بخاطرهمین ویژگی‌ها دوام داشته و هم زمان بودن نوروز با زاد روز طبیعت و نوزایی آفرینش جلوه و شکوه بیشتری به این یادگار نیاکان می‌دهد . به امید جشن بزرگ بهار آزادی میهن
شو پنجره بگشا
که نسیم است و نوید است
رو ، خار غم از دل بکن ، ای دوست ، که نوروز
هنگام درخشیدن گلهای امید است

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر