Recent Posts
چهارشنبه، بهمن ۱۸، ۱۳۸۵
آسمان نالان نالان
بیمار از ابرهای سیاه
دل آرام ندارد
صدای تندر خیس
از حنجره آسمان
در آذرخش بی مهار
در برق چشمانم
بی خوابی آرزویم را
چون رقص تیغ پولاد
با غرش مهیب
میسراید
و در عبور
کلام پر صلابت آتش
ابرهای سوخته
در لباس باران
بر آب میروند
و رویای سیاه
فرو میریزد
منظومه آبی آسمان
جرم است
قصیده ماه
گرفتار چاه است
با سرود ستارگان
دگر تندری
بر سینه درد آسمان
خواهد خواند
بادبان (ح مقدم )
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر