Recent Posts

یکشنبه، بهمن ۲۳، ۱۳۸۴

22 بهمن

















در سرقت قیام بهمن

در کوچه یادهای حریم تنهایی‌ام
از عمق جاده‌های زمان
صدای آشنای بهمن ماه می‌پیچد
در میلاد بیست و دوم بهمن ماه
نمی‌دانم چگونه به پایکوبی بنشینم

آنروز آرزوها گره خوردند
تا صدای پای زمستان
به صبح سپید بهار رسد
آنروز آهنگ دلنشین بهار آزادی سرودیم

ولی چه زود میهنم به سرود غم آذین شد
و پرنده آزادی پر گشود و رفت
و نام ترا ای آزادی
از پشت حصار جدایی
به تلاوت نشستیم
وچهره نادیده‌ات را
در آیینه اشگ به رویا سپردیم

آنروز شاه شطرنج کیش شد
و در ماتم تخت و تاج مات ماند
آنروز بهمن را فریاد نوشتیم
و غرور خواندیم

ولی چه زود خیل عاشقان
به جرم عشق حلق آویز شدند
و سروهای سبز ایستاده
در حجم مرگ شعله بستند

ولی در امتداد نام تو ای بهمن
آموختم نغمه بیداری را
و تا به امروز زنده نگه داشتم
شیشه سیه ناامیدی را شکستم

در امتداد نام تو ای بهمن
آزادی را بر تار تار وجودم حک کردم
حال که از تو و غم تو آگاهم
تو را ادامه می‌دهم

آنروز همه رنگهای بهمن زیبا بود
الا دو رنگی شیخ
که هم لباس دوست
و هم لباس دین بر تن داشت

ج مقدم

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر