Recent Posts

دوشنبه، خرداد ۲۳، ۱۳۹۰

پنجره‌ای رو به خانه پدرخوانده تروریسم


من برای اولین بار اسم محمد رضا مدحی را در یکی از تلویزیون‌های ماهواره‌ای و از بلند گوی علیرضا نوری‌زاده شنیدم او بود که مدحی را در رسانه‌ها مطرح کرد. نوری‌زاده خبرنگاری است که هفته‌ای چندین ساعت برنامه تلویزیونی دارد و اگر حوصله نشستن پای تجزیه و تحلیل‌ او را داشته باشید ! می‌بینید که از مستراح بیت رهبری گرفته تا ناهار و شام آقا زاده ها، از همه چیز ظاهراً باخبر است ! امٌا این رویداد تراژدی کمدی سردار مدحی که یک‌ باره با الماس فریب از تلویزیون حاج عزت ضرغامی سر در آورده نه تنها جالب توجه و قابل تأمل بلکه برای ما ایرانیان عبرت انگیز است

بعد از این قضیه سردار مدحی حداقل انتظار می‌رفت جناب نوری‌زاده یک عذر خواهی خشک و خالی از مردم بکند بالاخره سالها سال یاوه‌گویی‌ها و خبرهای سوخته و تدارک دیده شده توسط وزارت اطلاعات را از این طریق به خورد مردم داده و بنا به گفته خود نوری‌زاده این سردا مدحی در‌واقع همان مهدی محقق بوده ، که 13 سال مرتباً با او در تماس بوده و خبرهای دست اول داخل ایران را برایش ارسال و او هم آن‌ها را در طول این سالها رسانه‌ای کرده و انعکاس می‌داده

ولی دیدیم جناب نوری‌زاده نه تنها قافیه را نباخته بلکه با وقاحت مخصوص به خود و طلبکارانه وارد مصاحبه و توضیح و توجیه شده، و جوری حرف می‌زد که انگار همه چیز را از قبل می‌دانست که البته مطابق همین اندیشه، رسواتر و بی‌آبروتر هم می‌شود. او حالا بعد از این آبروریزی آمده و می‌گوید اسناد مدحی فتو شابی بوده البته نوری‌زاده ظاهراً به یاد نمی‌آورد، ولی ویدئوهایش در یوتیوب هست می‌توانید ببینید وقتی مدحی را معرفی می‌کند می‌گوید مدارکش را من چک کردم و به چندین متخصین نشان دادم اسناد و مدارکش همه معتبر هستند

و همان جا از حول حلیم به دیگ می‌افتد و اعلام می‌کند با سردار مدحی شروع کتاب مشترکمان را آغاز کردیم. نوری‌زاده طوری دیدار با مدحی را با آب و تاب تعریف و توصیف می‌کند که انگار مولانا جلال الدین به دیدار شمس تبریزی رفته است می‌گوید در نگاه او (سردار مدحی) جز محبت ندیدم یک دریا عشق و یک دریا محبت بود او را مثل یک درویش دیدم در نگاهش اندوه بود چندین مگابایت اطلاعات دارد! خزانه‌ای از اطلاعات است و چرا بعضی‌ها ناجوانمردانه به این سردار حمله می‌کنند ؟

جناب نوری‌زاده، مردم و نیروهای رادیکال که خط قرمز با حکومت آخوندی دارند خیلی زودتر از صاحبان ادعای اپوزیسیون دریافتند که اگر کسی از قبیل سردار مدحی در صدد نجات مردم بودند در‌ واقع جایشان نه در صف وزارت اطلاعات و نه در سپاه پاسدارن و نه در کمیته حفظ نظام، بلکه درست رو در روی آنان بودند! اپوزیسیون رژیم بودن اساساً ثمره ایستادگی و مقاومت و پرداخت فدیه‌های گران است مگر می‌شود کسی سالیان سال در بالاترین سطوح نظام در کشتار و سرکوب جنبش سهیم باشد و یک‌باره نه تنها به جنبش آزادی‌یخواهی بپیوندد بلکه دولت در تبعید تشکیل دهد و دبیرکل جنبش جمع یاران بشود

جناب نوری‌زاده مگر عقل و هوش و حواس جملگی از این جهان رخت بر بسته است ؟ و دیگر کسی نمی‌فهمد ! زدون ننگ خیانت از پیشانی سردار سپاه، جایی که مهر باطل تزویر بر آن سالهاست نقش بسته است، به این سادگی‌ها نیست وای بر آنان که این نوع مزدوران را سبز می‌کنند و از آنان قهرمان می‌سازند

مردم ما از روشن نبودن مرز میان جنبش و ضد جنبش صدمات و مصیبت‌های زیادی دیده‌اند . دفاع از حق و حقوق مردم و گذاشتن مرز سرخ، و پایبند بودن به این مرزبندی ها، انحصار طلبی و خود محوری بینی نیست. بلکه منتهای آزادی‌خواهی برای مردم سالاری است. نباید اجازه داد دوباره این حق و حقوق مردم ما یک بار دیگر پایمال شود. فرصت طلب‌ها و میوه‌ چین‌ها و اصلاح طلبان قلابی و سوارکاران، کم نیستند! نباید اجازه داد دوباره نسل دیگری را به قربانگاه بفرستند

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۳ نظر:

  1. برادر بادبان
    در حسن نیت شما شک نکرده ام وبه قول حقوقدانان قدیم اصل بر برائت است اما در بادبانتان سوراخی دیدم که احتمالا از قصد برآن گذاشتیه اید که باد در آن نیفتد وطومار بر باد نرود
    عزیز جان آقای نوری زاده یک سردار مد حیست اگر این را در نیابیم کلاهمان پس معرکه است کما این که روزی روز گاری دکتر علی شریعتی پیاده نظام ولی فقیه بود وبر ما آن کرد که ضایعاتش مثل لکه ننگ بر دامن اندیشه مردممان نشسته وخدا میداند کی پاک خواهد شد .ما مردم در طول تاریخ مصیبت بسیار دیده ایم اسلام بر سر ما آمده بخصوص اسلام شیعی بعدش به حسین وحسن وامام زمان دچار شده ایم ومتعاقب آن از عصر صفوی ملعون دچار آخوند شدیم که کاش کل مردم ایران به قول معروف سلاطون سواره میگرفتند واز زمین محو میشدند اما به درد بی درمان داشتن شیخ دچار نمیشدند
    اما فاجعه عظما متعاقب آن واز دوران مشروطیت برما آوار شد وآن پیدا شدن قشر روشنفکر بود که بهترین نوع آن روشنفکر مرده است چون با مرگش به روند خیانتش نقطه پایان گذاشته میشود
    آیا مدحی خطرناکتر است یا سروش امثال مدحی یک تاریخ مصرف کوتاه مدت دارند ورسواشده به گنداب فراموشی ننگین فرو میروند اما با امثال سروش چه میشود کرد که توانائی نوشتن دارد اما آن را در کار تفسیر دعای ابو حمزه ثمالی خرج میکند شریعتی را باید چه خاکی بر سرش ریخت که برای مردم فاطمه فاطمه است مینویسد ومسعود بهنود وامیر ارجمند وکدیور این ناکسان حناق سواره که نیستند تا یک ساعته بکشند وخلاص این ها تب لازم هستند که مبتلای بیچاره را تا بمیرد جون بسر میکنند بیمار تب میکند دوباره سرد میشود دوباره تب ودرد وتکرار وتکرار این نا مردمان مردم فریب تب نوبه جان ملت ها هستند متعلق به هر جامعه ای که باشند
    خدا ما را از شرمد حی سازان نجات دهد

    پاسخحذف
  2. به زودی خاتمی مطالب مهمی را با مردم در میان خواهد گذاشت!!!!!!!!
    سطل نجاست حواله دهان این نوری زاده که ماتحت چاک داد از برای گنداب خاتمی و پشت سر آخوندان وارسته سینه زد.نوری زاده کلاشی دروغزن و بی اعتبار است و جالب اینجاست که صدای آمریکا محل مانور حرامیانی چون او و سازگاراست.باید اعتراف کرد ولایت فقیه موفق بوده چون برخاسته از رذالت پنهان نوری زاده هاست.

    پاسخحذف
  3. پنجره ای به سوی اوین .......

    پاسخحذف