Recent Posts

سه‌شنبه، آبان ۱۴، ۱۳۸۷

به یاد عبدالرضا رجبی



از اهالی ماهیدشت کرمانشاه بود در سال 80 توسط نیروهای امنیتی دستگیر می‌شود به هنگام دستگیری با نارنجکش مرگ را معشوقانه به آغوش می‌کشد تا اطلاعاتش لو نرود و زنده به دست مزدوران نیافتد ولی با وجود اینکه بشدت از ناحیه کمر مصدوم شده بود و مهرهای کمرش آسیب دیده بود زنده بدست دژخمیان می افتاد و او را برای کسب اطلاعات؛ اول به بیمارستان و سپس به زندان دیزل آباد کرمانشاه می‌برند و او را زیر شکنجه‌های وحشیانه قرار می‌دهند.

و هفت سال آزگار حتی ترکش‌های نارنجک را از بدن او خارج نساختند و مهره‌های از بین رفته کمرش را هم درمان نکردند و عاقبت در 7 آبان 86 در زندان گوهردشت کرج این مجاهد را زیر شکنجه کشتند. عبدالرضا رجبی مثل فعالین اتو کشیده حقوق بشر و یا جزء کمپین یک میلیون امضاء نبود تا رادیو زمانه و رادیو فردا و رسانه‌ها و خبرنگاران بدون مرز و محققین حقوق بشر از دانشگاه ها برای او بیانیه صادر کنند و از او بنویسند و خود نمایی کنند. حقوق بشر، همانگونه که در معاهده های بين المللی آمده، برای یک قشر و یک قوم، یک جنسيت و يا نژاد و یک تفکرخاص نيست. ولی هزار و یک دریغ !!

امٌا رگ منجمد و سرد اختناق سیاه تاریخ ما را خون عبدالرضا و زیباترین فرزندان آفتاب و باد رنگین می‌کند تا پرچم بلند مقاومت در این سرزمین خونین سرافراز بماند و تاریخ زخم این خاطره ها را از یاد نمی‌برد
آسوده بخواب و بدرود که زورق صبح بادبان می‌کشد و پشت این ابرها آفتاب پنهان نمی‌ماند

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر