تابلوی فریاد ( جیغ ) اثر ادوارد مونک ( مونش ) یکی از مشهورترین آثار هنری دنیا است . و درست به خاطر سادگی خطوط ترسیم شده در آن است که توانسته احساسات شدید و تندی ، مثل اضطراب و پریشانی را در یک انسان عادی به تصویر بکشد . و جیغ در واقع یک واکنش و عکس العمل خودبخودی و غیر ارادی هر انسان است . و ویژگی این تابلو تعمیم دادن شخص خاص سورژه به عامه انسان است که نقاش این احساس قوی و تند را به بیننده تابلو انتقال میدهد و عدم وجود یک دلیل که بتواند این واکنش را توجیه کند سبب میشود که هر کسی بتواند خودش را در این احساس حس کند
در این تابلو رنگهای بسیار تند و ترکیب غیر متعارف جلب نظر میکند و جالب اینکه در آن سالها استفاده از این تکنیک و سبک (رنگ روغن و پاستل ) متداول نبود . و بعد از گذشت یک قرن که از خلاقیت آن میگذرد امروزه این سبک قابل درک و پیروان زیادی دارد .
ادوارد مونک در حقیقت با ترسیم مجموعهای ازخطوط زمخت موج دار و رنگهای تند یک فضایی از رنج روحی و پریشانی و احساس وحشت را نمایان میکند
اکسپرسیونیسم یک مکتب هنری ، و شیوهای از بیان تجسمی است که در آن هنرمند برای نشان دادن اضطراب و تنشهای درونی از رنگهای تند و خطوط زمخت و برآشوبنده استفاده میکند
در آثار نقاشان اکسپرسیونیسم بر خلاف امپرسیونیسم که مضمونهای دلنشین و رنگهای دلانگیز وجود دارد زیبایی و آراستگی کنارگذاشته میشود و برای بیان ناهنجاریهای درونی و ذهنی انسان ، مضمونهای مثل مرگ ، بیماری ، جنون ، ترسیم میشود ، و در واقع به واقعیتهای تلخ ذهنی انسان اصالت میدهد و به آن میپردازد
در آثار بسیاری از اکسپرسیونیستها بوضوع خشم رنجدیدگان و به نوعی اعتراض به نارضاییهای اجتماعی و به خصوص مخالفت با جنگ خونرویزی به چشم میخورد و هنر را برای نشان دادن و تجسم عواقب جنگ و کشتار بکار میبرند.
هر اثر هنری زائیده شرایط تاریخی و فرهنگی است که در آن رشد و بارور شده است . اگر فرض کنیم همین تابلو جیغ مونک در یک دوره تاریخی متفاوت ، برای مثال در قرن پنجم به نمایش گذاشته میشد بی تردید نقاش این اثر را دیوانه میخواندند اگر چه این دلیل بر بی ارزش بودن اثر هنزی نیست . درهر اثر نقاشی در واقع علائمی نهفته است که در مجموع با کدهای هنری همخوانی دارد و جدا از شرایط تاریخی و فرهنگی میتواند ارزیابی شود و کلاً هر اثر هنری با زبان واحد هنر سخن میگوید ولی تشخیص شرایط تاریخی و فرهنگی کمک موثری است تا بتوانیم یک اثر را با در نظر گرفتن شرایط و عوامل محرکه و با دلایل ضمیمه شده بهتر بفهمیم و درک کنیم .
تابلو معروف جیغ معرف نخستین اثر اکسپرسیونیستی و آغاز گر این جریان مهم هنری قلمداد میشود و مونک نقاش نروژی این تابلو ، خیلی زود مقوله عشق و مرگ و رنج ، که تجربه شخصی او از زندگی است را به تصویر میکشد .
او در پنج سالگی مادر خود را از دست میدهد خواهر بزرگ او سوفیا نیز در 15 سالگی در اثر بیماری جان میدهد و خواهر کوچک او مبتلآ به بیماری روانی میشود.
مونک میگوید من همواره یا در میان بیماران بودم یا خود از بیماری رنج میکشیدم . و فقط وقتی گرفتار بیماری و ترس هستم میتوانم نقاشی کنم . و این زندگی پر رنج است که او را به دنیای نقاشی وصل میکند و برای نشان دادن این حالات درونی سبک جدیدی را در دنیای هنر ابداع میکند. و ناهنجاریهای درونی موتور محرکه آثارهنری او میشود او میگوید بدون ترس و بیماری ، زندگی من مثل زورقی بدون پارو است
و خلاصه جیغ روح بیقرار و درمانده انسان در عصر تنهایی مدرن و زاده اضطراب و تنش ذهنی ، روح نقاش است
تابلو جیغ بعد از وقوع یک ماجرا که در زندگی واقعی نقاش اتفاق افتاده ، ترسیم شده ، و مونک در وصف این اثر چنین میگوید
یک روز عصر وقتی قدم میزدم در یک سوی مسیرم شهر قرار داشت و در زیر پایم آبدره ، خسته بودم و بیمار ، ایستادم و به آن سوی آبدره نگاه کردم ، خورشید غروب میکرد. ابرها به رنگ سرخ ، همچون خون، درآمده بودند . احساس کردم جیغی از دل این طبیعت بر خاست ، و من صدای این فریاد را درک میکردم .و این واقعه را به تصویر کشیدم . ابرها را به رنگ خون حقیقی کشیدم . رنگها جیغ میکشیدند. و طبیعت بود که جیغ میکشید درخون من .
این بود که جیغ ازکتیبه سهگانهٔ * پدید آمد
.............................................................
*جیغ بخشی از سه گروه آثار مونک با مضامین عشق ، مرگ ؛ رنج ، است که مونک آنها را مجموعاً «کتیبهٔ زندگی» مینامید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر