اگر چه مدتی است که راه نجات از نگاه کتابهای مقدس را کنار گذاشتهام و هیچ منجی و منادی صلح و آزادی را بجز دستهای توانمند خودمان نمیشناسم . وگرچه مدتی است قصههای روزهای کریسمس را که کودکان گوش می دهند و به امید آن فردایی که خواهد آمد ، و با چهرهای خندان میخوابند ، را باور ندارم . ولی ای کاش من هم میتوانستم با آرزوی فردایی بخوابم که نجات دهنده ، عدالت را میآورد ، زخمها را التیام میداد ، بر ظالمان میشورید ، و بیگناهان را پاداش میداد . اما نمیتوانم از فضای روزهای زیبای کریسمس بیتفاوت بگذرم از چراغها و حبابهای رنگی تزئین شده ، از صدای ناقوسها و ترانههای کریسمس ، و از زینت خانهها و فروشگاهها و زینت درختهای کاج و هدایای دورش ، گرچه این سنت زیبا در جامعه مصرفی غربی به یک رسم تجاری تبدیل شده است ولی شکوه و بزرگی این جشن مسیحیان جهان در برف و سرما بسیار زیباست .
دیدن آدمهای که از سرما در خیابان تا خرخره سر در گریبان بالاپوششان فرو کردهاند و دیدن دستان گرم کودکان کنار بخاری که به اشتیاق آمدن زاد روز عیسی مسیح بیتابی میکنند ، تا هدایای نادیده را باز کنند گوشههای از این روزهای پر جنب جوش است . و شاید نمیدانند کمی دورتر دستهای کوچک کودکان دیگری کفشهای چرمی را میدوزد و دانههای ریز گردنبدی را نخ میکند و یا گرههای قالی دست بافت ابریشمی را میبافت و شاید حتی نام خود را نداند .
و اگر خداوند در سرمای زمستان با تولد عیسی مسیح به جهان گرمی بخشید متوالیان استبداد مذهبی ایران به رهروان و پیروان عیسی مسیح هم رحم نکردند و تعداد زیادی از کشیشان و رهبران کلیسا های ایران را به قتل رساند در اینجا به ذکر چند نام که در شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان آمده بسنده میکنم
در ۳۰ بهمن ۱۳۵۷، کشیش "ارسطو سیاح" در محل کارش در شیراز به قتل رسید
دراردیبهشت ۱۳۵۹ کسانی ! قصد ترور "اسقف دهقانی" را داشتند که منجر به قتل پسر وی گردید
قربانی بعدی ، کشیش "حسین سودمند" بود که بعداز چندبار دستگیری و بازداشت و بازجویی، نهایتآ در سوم دسامبر سال 1990 در محوطه زندان مشهد، مظلومانه و غریبانه بدار آویخته شد
کشیش مهدی دیباج ابتدا در سال 1985 به اتهامهای واهی ولی در حقیقت به جرم دگراندیشی وایمان به عیسی مسیح
دستگیر میشود؛ و در شرایط زیر اعدام، حدود دو سال نیز در سلول انفرادی قرار میگیرد
چند ماه بعد در روز 24 ژوئن، زنده یاد مهدی دیباج هنگامی که از باغ کلیسا واقع در زیبادشت کرج برای شرکت در
جشن تولد دخترش فرشته عازم منزل بود توسط افرادی کوردل ربوده میشود و متعاقبآ با چاقو بطرز فجیعی سلاخی و پیکرش قطعه قطعه میشود
اسقف "هایک هوسپیان مهر" ناظر کلیساهای جماعت ربانی ایران از چهره های شناخته شده و از برجسته ترین شخصیتهای جامعه مسیحیان ایران بود در تاریخ 19 ژانویه 1994 در حالیکه برای دیدار یکی از دوستانش عازم فرودگاه مهراباد بود دربین راه توسط افرادی مزدور ربوده شد و مظلومانه به قتل رسید
کشیش "طاطاوس میکائیلیان در تاریخ ۲۹ ژوئن سال ۱۹۹۴ ظاهراً جهت ملاقات با کسانی که خود را حقجو معرفی کرده " از منزل خارج شد، اما هیچگاه به خانه بازنگشت. مدتی بعد معلوم شد در آپارتمانی در تهران به ضرب گلوله به قتل رساندهاند
کشیش جوان "روانبخش (محمدباقر) یوسفی" که سالها به اتفاق خانواده از پسران کشیش دیباج در هنگام اسارت وی، نگهداری کرده بود، در صبحگاه روز 28 سپتامبر 1996 درحالیکه برای انجام نیایش از منزل خارج شده بود، مفقود میشود و جنازه حلق آویز او در جنگلهای اطراف ساری پیدا میشود. همچنین کشیش کلیسای خانگی قربان تورانی در" نوامبر 2005" در گنبدکاووس بر اثر ضربات چاقو به قتل میرسد و پیکر خون آلودش را در جلوی خانه اش رها میکنند
یاد همه دگراندیشان قربانی شده گرامی نامشان جاودان راه شان پر رهرو باد
دیدن آدمهای که از سرما در خیابان تا خرخره سر در گریبان بالاپوششان فرو کردهاند و دیدن دستان گرم کودکان کنار بخاری که به اشتیاق آمدن زاد روز عیسی مسیح بیتابی میکنند ، تا هدایای نادیده را باز کنند گوشههای از این روزهای پر جنب جوش است . و شاید نمیدانند کمی دورتر دستهای کوچک کودکان دیگری کفشهای چرمی را میدوزد و دانههای ریز گردنبدی را نخ میکند و یا گرههای قالی دست بافت ابریشمی را میبافت و شاید حتی نام خود را نداند .
و اگر خداوند در سرمای زمستان با تولد عیسی مسیح به جهان گرمی بخشید متوالیان استبداد مذهبی ایران به رهروان و پیروان عیسی مسیح هم رحم نکردند و تعداد زیادی از کشیشان و رهبران کلیسا های ایران را به قتل رساند در اینجا به ذکر چند نام که در شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان آمده بسنده میکنم
در ۳۰ بهمن ۱۳۵۷، کشیش "ارسطو سیاح" در محل کارش در شیراز به قتل رسید
دراردیبهشت ۱۳۵۹ کسانی ! قصد ترور "اسقف دهقانی" را داشتند که منجر به قتل پسر وی گردید
قربانی بعدی ، کشیش "حسین سودمند" بود که بعداز چندبار دستگیری و بازداشت و بازجویی، نهایتآ در سوم دسامبر سال 1990 در محوطه زندان مشهد، مظلومانه و غریبانه بدار آویخته شد
کشیش مهدی دیباج ابتدا در سال 1985 به اتهامهای واهی ولی در حقیقت به جرم دگراندیشی وایمان به عیسی مسیح
دستگیر میشود؛ و در شرایط زیر اعدام، حدود دو سال نیز در سلول انفرادی قرار میگیرد
چند ماه بعد در روز 24 ژوئن، زنده یاد مهدی دیباج هنگامی که از باغ کلیسا واقع در زیبادشت کرج برای شرکت در
جشن تولد دخترش فرشته عازم منزل بود توسط افرادی کوردل ربوده میشود و متعاقبآ با چاقو بطرز فجیعی سلاخی و پیکرش قطعه قطعه میشود
اسقف "هایک هوسپیان مهر" ناظر کلیساهای جماعت ربانی ایران از چهره های شناخته شده و از برجسته ترین شخصیتهای جامعه مسیحیان ایران بود در تاریخ 19 ژانویه 1994 در حالیکه برای دیدار یکی از دوستانش عازم فرودگاه مهراباد بود دربین راه توسط افرادی مزدور ربوده شد و مظلومانه به قتل رسید
کشیش "طاطاوس میکائیلیان در تاریخ ۲۹ ژوئن سال ۱۹۹۴ ظاهراً جهت ملاقات با کسانی که خود را حقجو معرفی کرده " از منزل خارج شد، اما هیچگاه به خانه بازنگشت. مدتی بعد معلوم شد در آپارتمانی در تهران به ضرب گلوله به قتل رساندهاند
کشیش جوان "روانبخش (محمدباقر) یوسفی" که سالها به اتفاق خانواده از پسران کشیش دیباج در هنگام اسارت وی، نگهداری کرده بود، در صبحگاه روز 28 سپتامبر 1996 درحالیکه برای انجام نیایش از منزل خارج شده بود، مفقود میشود و جنازه حلق آویز او در جنگلهای اطراف ساری پیدا میشود. همچنین کشیش کلیسای خانگی قربان تورانی در" نوامبر 2005" در گنبدکاووس بر اثر ضربات چاقو به قتل میرسد و پیکر خون آلودش را در جلوی خانه اش رها میکنند
یاد همه دگراندیشان قربانی شده گرامی نامشان جاودان راه شان پر رهرو باد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر