Recent Posts
شنبه، اسفند ۱۰، ۱۳۸۷
دانشگاه قبرستان نیست
وبلاگی برای حمایت از دانشجویان دستگیر شده فعال شده است اگر مایل به حمایت هستید به این وبلاگ مراجعه کنید
دانشگاه قبرستان نیست
دانشگاه قبرستان نیست
چهارشنبه، اسفند ۰۷، ۱۳۸۷
حمایت از دانشجویان پلی تکنیک
اگر خبرنامه امیرکبیر و جنگ سه روزه نیروهای سپاهی و بسیجی را علیه دانشجویان خوانده
باشید میبینید که رژیم با وجود این که میداند دفن استخوانهای قربانیان جنگ ضد میهنی، در دانشگاه با اعتراضات وسیع و گسترده دانشجویان روبرو شده است هنوز برای اجرای این پروژه اصرار میورزد و حتی ولی فقیه وارد صحنه شد راستی چرا؟ مگر خشم و انزجار دانشجویان را ندیدند؟ مگر تحصن و تجمع دانشجویی و 3000 امضاء در مخالفت با دفن تابوتهای گمنام را ندیدند؟ پس چرا این همه اصرار؟
جواب بسیار ساده است رژیم بخوبی میداند دانشگاه کانون فعالیتهای آگاهی بخش است و دانشجویان پیشآهنگهای حرکتهای مردمی هستند در نتیجه تسلط و قبضه کردن دانشگاه برای آخوندها عقده شده است و در طول این 30 سال اخیرتمام تلاش خودشان را کردند تا این سنگر پایداری را به تسلط خود دربیاورند با کودتای فرهنگی( و بقول خودشان انقلاب فرهنگی )، با نماز جمعه، با پادگان کردن دانشگاه، با قبرستان کردن دانشگاه، و در یک کلام میخواهند بر دانشگاه فرمانروایی کنند چون سرچشمه اعتراضات دانشگاه است و نیرو و موتور محرکه بزرگ جامعه دانشگاه است و این سرچشمه را میخواهند خشک کنند تا جلوی خیزشهای مردمی گرفته شود .
دانشجو قشر پیشتاز حرکتهای اعتراضی است و همیشه خاری بوده در گلوی رژیم اگر آمار و ارقام بازداشتیها و زندانیان و شهدای مقاومت سرافراز مردم ایران را ببینید اکثراً از قشر دانشجو بودند حالا هم رژیم آمده در دانشگاه نمایش قدرت بدهد و استخوانهای قربانیان جنگ ضد میهنی را به دانشگاه ببرد، همان جنگی که گذشته از خسارات مالی هنگفتی که به کشور وارد آورد، یک میلیون کشته، یک میلیون زخمی و 4 میلیون آواره بر جا گذاشت،
20 سال از این جنگ ضد میهنی میگذرد و بعد از 20 سال رژیم میخواهد از این برگ ننگین استفاده کند . طبق آخرین گزارشات، رژیم و عوامل آن با چاقو و باطوم و تجهیزات مجهز، با مینی بوس و خودرو در اطراف دانشگاه مستقر میشوند
و 70 نفر را بازداشت میکنند و در مرحله بعد نیروهای اطلاعاتی به منازل فعالین دانشجویی حمله ور شدند، واکنون تعدادی از جمله احمد قصابان ، نریمان مصطفوی، مهدی مشایخی و عباس حکیم زاده در بازداشت بسر میبرند
در این رابطه اخبار و گزارشات بامداد خبر و خبر نامه امیر کبیر را دنبال کنید
باشید میبینید که رژیم با وجود این که میداند دفن استخوانهای قربانیان جنگ ضد میهنی، در دانشگاه با اعتراضات وسیع و گسترده دانشجویان روبرو شده است هنوز برای اجرای این پروژه اصرار میورزد و حتی ولی فقیه وارد صحنه شد راستی چرا؟ مگر خشم و انزجار دانشجویان را ندیدند؟ مگر تحصن و تجمع دانشجویی و 3000 امضاء در مخالفت با دفن تابوتهای گمنام را ندیدند؟ پس چرا این همه اصرار؟
جواب بسیار ساده است رژیم بخوبی میداند دانشگاه کانون فعالیتهای آگاهی بخش است و دانشجویان پیشآهنگهای حرکتهای مردمی هستند در نتیجه تسلط و قبضه کردن دانشگاه برای آخوندها عقده شده است و در طول این 30 سال اخیرتمام تلاش خودشان را کردند تا این سنگر پایداری را به تسلط خود دربیاورند با کودتای فرهنگی( و بقول خودشان انقلاب فرهنگی )، با نماز جمعه، با پادگان کردن دانشگاه، با قبرستان کردن دانشگاه، و در یک کلام میخواهند بر دانشگاه فرمانروایی کنند چون سرچشمه اعتراضات دانشگاه است و نیرو و موتور محرکه بزرگ جامعه دانشگاه است و این سرچشمه را میخواهند خشک کنند تا جلوی خیزشهای مردمی گرفته شود .
دانشجو قشر پیشتاز حرکتهای اعتراضی است و همیشه خاری بوده در گلوی رژیم اگر آمار و ارقام بازداشتیها و زندانیان و شهدای مقاومت سرافراز مردم ایران را ببینید اکثراً از قشر دانشجو بودند حالا هم رژیم آمده در دانشگاه نمایش قدرت بدهد و استخوانهای قربانیان جنگ ضد میهنی را به دانشگاه ببرد، همان جنگی که گذشته از خسارات مالی هنگفتی که به کشور وارد آورد، یک میلیون کشته، یک میلیون زخمی و 4 میلیون آواره بر جا گذاشت،
20 سال از این جنگ ضد میهنی میگذرد و بعد از 20 سال رژیم میخواهد از این برگ ننگین استفاده کند . طبق آخرین گزارشات، رژیم و عوامل آن با چاقو و باطوم و تجهیزات مجهز، با مینی بوس و خودرو در اطراف دانشگاه مستقر میشوند
و 70 نفر را بازداشت میکنند و در مرحله بعد نیروهای اطلاعاتی به منازل فعالین دانشجویی حمله ور شدند، واکنون تعدادی از جمله احمد قصابان ، نریمان مصطفوی، مهدی مشایخی و عباس حکیم زاده در بازداشت بسر میبرند
در این رابطه اخبار و گزارشات بامداد خبر و خبر نامه امیر کبیر را دنبال کنید
یکشنبه، اسفند ۰۴، ۱۳۸۷
بحران هستهای و گزارش البرادعی
به گزارش خبرگزاری فرانسه از وین، آژانس بین المللى انرژی اتمی روز پنج شنبه در گزارشی اعلام كرد که رژیم تهران با نقض قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل همچنان به برنامه حساس غنی سازی اورانیوم ادامه می دهد.
بنابه گزارش آژنش انرژی اتمی، ذخیره اورانیوم غنی شده رژیم تهران از 480 کیلوگرم در ماه اوت به 1010 کیلوگرم در حال حاضر رسیده و طی شش ماه گذشته دو برابر شده است.
آژانس بین المللى انرژی اتمی اعلام كرده که برخلاف درخواست شورای امنیت سازمان ملل متحد، رژیم تهران فعالیتهای مربوط به غنی سازی اورانیوم را تعلیق نكرده و در زمینه تحقیقات مربوط به ابعاد نظامی برنامه های هسته ایش نیز با آژانس همكاری نمی كند.
برای مشاهده بهتر به روی کاریکاتور کلیک کنید
بنابه گزارش آژنش انرژی اتمی، ذخیره اورانیوم غنی شده رژیم تهران از 480 کیلوگرم در ماه اوت به 1010 کیلوگرم در حال حاضر رسیده و طی شش ماه گذشته دو برابر شده است.
آژانس بین المللى انرژی اتمی اعلام كرده که برخلاف درخواست شورای امنیت سازمان ملل متحد، رژیم تهران فعالیتهای مربوط به غنی سازی اورانیوم را تعلیق نكرده و در زمینه تحقیقات مربوط به ابعاد نظامی برنامه های هسته ایش نیز با آژانس همكاری نمی كند.
برای مشاهده بهتر به روی کاریکاتور کلیک کنید
جمعه، اسفند ۰۲، ۱۳۸۷
خاتمی آمد، خاتمی با غمزه های شتری آمد
کاندیداتوری خاتمی برای انتخابات دهم قطعی شد خاتمی از همان اصطبلی میآید که سایر سران رژیم آمدهاند هدف سردمداران رژیم چه اصول گرا باشند و چه اصلاح طلب آخوندی ، تنها حفظ نظام است یکی با بمب اتمی میخواهد نظام را حفظ کند و یکی با شارلاتانیسم آخوندی و شعار های پوشالی نظیر جامعه مدنی حاکمیت مردمی، یا مردم سالاری و امثالهم هر دو جناح رژیم به قانون اساسی واحدی التزام دادند که در آن سرکوب آزادی و نقض حقوق بشر و تبعیض به رسمیت شناخته شده است
کارنامه رفوزگی دولت خاتمی و پوچ در آمدن و اجرا نشدن وعدهها و شعارهای تبلیغاتی آن بر کسی پوشیده نیست نه تنها مردم ایران و نیروهای مخالف حکومت بر آن واقف هستند بلکه مدافعان و مبلغان سینه چاک دوم خرداد هم این شکست را انکار نمیکنند!
آخر دیگر چه کسی شعار مردم سالاری و حاکمیت مردمی خاتمی را جدی میگیرد ! وقتی که خاتمی با جدیدت بر ولایت فقیه تآکید میکند و میگوید « ولایت فقیه و رهبری و امامت امت در قانون اساسی محور و رکن نظام ماست . به مفهوم یک اراده برتر با اختیارات فراوان و این یک قرار داد اجتماعی منتسب به وحی و مورد امضای خداست و اضافه میکند که این ولایت در عین حال که جنبه بشری و اجتماعی دارد و سیاسی است، یک جنبه شرعی و الهی هم پیدا میکند »
باید به این آخوند شارلاتان گفت آیا واقعاً هنوز به این شعارها اعتقادی داری؟ یعنی هنوز نفهمیدی ولایت فقیه در تناقض مطلق با حاکمیت مردمی قرار دارد ! یا این که این سخن سراییها از موضع حفظ نظام است همان نظامی که هشت سال رئیس جمهورش بودی. واقعیت این است که هشت سال رئیس جمهوربزرگترین حکومت دیکتاتوری تاریخ معاصربودی و اصلاً هم به روی مبارکت نمیاری .
خاتمی نه اهل اصلاحات است، نه اهل ایستادن بر سر شعارهایش و نه اهل هزینه دادن است و همان قدری که ولایت فقیه از خیزشهای دانشجویی و خیزشهای مردمی و از به صحنه آمدن مردم هراس دارد، خاتمی و جناح او نیز از این خیزشها وحشت دارند و بیش از هر چیز به حفظ نظام میاندیشند و نگران موجودیت نظام هستند. دیدیم چطور خاتمی و جناح او در سرکوب قیام 18 تیربا جناح رقیب سهیم شدند
کارنامه رفوزگی خاتمی در هشت سال ریاست جمهوری گواه این است که او به هیچ یک از شعارها وفادار نبوده تازه خود خاتمی به قول خودش با 20 میلیون رأی ریاست جمهوری را داشت و جناح او اکثریت مجلس و شورای شهر را هم داشتند فقط توانست وعده و وعید و لبخند تحویل مردم بدهد.
امٌا اگر اختیارات محدودی داشته و عملاً تدارکچی نظام بوده باید بیاید و پاسخ دهد چرا هشت سال تمام بعنوان یک تدارکچی درراس قوه مجریه و در سمت ریاست جمهوری باقی ماند و شعارهای بی محتوا را مدام تکرار کرد و چرا هنوز برای احراز پست تدارکچی خیز برداشته !!
دراین 30 سال هیچ انتخاباتی به مفهوم واقعی کلمه صورت نگرفته در تمام نمایشات انتخاباتی شرط اولیه کاندیداتوری التزام به اسلام و جمهوری اسلامی و ولایت فقیه و قانون اساسی مورد تائید شورای نگهبان بوده است کسانی که از فیلتر شورای نگهبان رد میشوند در قلب حکومت و تابع ولایت فقیه و برای حفظ نظام کار میکنند
شرکت در انتخابات تائید ظلم و ظلم های مضاعفی است به زنان، که تنها حقی که نظام برایشان قائل است حق رای است و هیچ حقی در جامعه زن ستیز آخوندی ندارند و همین طور کارگران معلمین دانشجویان و شرکت در انتخابات تائید همه این بی عدالتیها و اختناق است
اگر کسی در انتخابات شرکت کند رأی او به عنوان رأی به مقبولیت نظام تلقی خواهد شد از رأی او برای اقدامات غیر قانونی و خلاف منافع ملی کشور استفاده خواهد شد مثل پروژه اتمی و جنگ با جامعه جهانی ، ایران به بمب اتمی احتیاج ندارد بمبهای مخرب تر از بمب اتمی در ایران موجود است مثل بیکاری فقر فحشاء اعتیاد ، این انتخابات مسئلهای از کشور را حل نمیکند کار از جای دیگر لنگ است
دیگر نمی خواهیم بین بد و بدتر بد را انتخاب کنیم انتخاب بد و بدتر راه حل مسئله نیست گزینه بهتر از بد و بدتر وجود دارد و آن تحریم است . تحریم یک اعتراض است و حداقل کاری است برای رساندن پیام به جامعه جهانی ، تحریم یک واکنش آگاهانه سیاسی است
از صندوقهای انتخابات دهم بجز تفکر مستبد آخوندی چیزی بیرون نخواهد آمد. اگر قرار بود تغییر و تحولی از صندوقهای آراء بیرون بیاید مطمئن باشید حکومت آخوندی انتخابات را خلاف شرع اسلام و خلاف قانون اعلام میکرد
کارنامه رفوزگی دولت خاتمی و پوچ در آمدن و اجرا نشدن وعدهها و شعارهای تبلیغاتی آن بر کسی پوشیده نیست نه تنها مردم ایران و نیروهای مخالف حکومت بر آن واقف هستند بلکه مدافعان و مبلغان سینه چاک دوم خرداد هم این شکست را انکار نمیکنند!
آخر دیگر چه کسی شعار مردم سالاری و حاکمیت مردمی خاتمی را جدی میگیرد ! وقتی که خاتمی با جدیدت بر ولایت فقیه تآکید میکند و میگوید « ولایت فقیه و رهبری و امامت امت در قانون اساسی محور و رکن نظام ماست . به مفهوم یک اراده برتر با اختیارات فراوان و این یک قرار داد اجتماعی منتسب به وحی و مورد امضای خداست و اضافه میکند که این ولایت در عین حال که جنبه بشری و اجتماعی دارد و سیاسی است، یک جنبه شرعی و الهی هم پیدا میکند »
باید به این آخوند شارلاتان گفت آیا واقعاً هنوز به این شعارها اعتقادی داری؟ یعنی هنوز نفهمیدی ولایت فقیه در تناقض مطلق با حاکمیت مردمی قرار دارد ! یا این که این سخن سراییها از موضع حفظ نظام است همان نظامی که هشت سال رئیس جمهورش بودی. واقعیت این است که هشت سال رئیس جمهوربزرگترین حکومت دیکتاتوری تاریخ معاصربودی و اصلاً هم به روی مبارکت نمیاری .
خاتمی نه اهل اصلاحات است، نه اهل ایستادن بر سر شعارهایش و نه اهل هزینه دادن است و همان قدری که ولایت فقیه از خیزشهای دانشجویی و خیزشهای مردمی و از به صحنه آمدن مردم هراس دارد، خاتمی و جناح او نیز از این خیزشها وحشت دارند و بیش از هر چیز به حفظ نظام میاندیشند و نگران موجودیت نظام هستند. دیدیم چطور خاتمی و جناح او در سرکوب قیام 18 تیربا جناح رقیب سهیم شدند
کارنامه رفوزگی خاتمی در هشت سال ریاست جمهوری گواه این است که او به هیچ یک از شعارها وفادار نبوده تازه خود خاتمی به قول خودش با 20 میلیون رأی ریاست جمهوری را داشت و جناح او اکثریت مجلس و شورای شهر را هم داشتند فقط توانست وعده و وعید و لبخند تحویل مردم بدهد.
امٌا اگر اختیارات محدودی داشته و عملاً تدارکچی نظام بوده باید بیاید و پاسخ دهد چرا هشت سال تمام بعنوان یک تدارکچی درراس قوه مجریه و در سمت ریاست جمهوری باقی ماند و شعارهای بی محتوا را مدام تکرار کرد و چرا هنوز برای احراز پست تدارکچی خیز برداشته !!
دراین 30 سال هیچ انتخاباتی به مفهوم واقعی کلمه صورت نگرفته در تمام نمایشات انتخاباتی شرط اولیه کاندیداتوری التزام به اسلام و جمهوری اسلامی و ولایت فقیه و قانون اساسی مورد تائید شورای نگهبان بوده است کسانی که از فیلتر شورای نگهبان رد میشوند در قلب حکومت و تابع ولایت فقیه و برای حفظ نظام کار میکنند
شرکت در انتخابات تائید ظلم و ظلم های مضاعفی است به زنان، که تنها حقی که نظام برایشان قائل است حق رای است و هیچ حقی در جامعه زن ستیز آخوندی ندارند و همین طور کارگران معلمین دانشجویان و شرکت در انتخابات تائید همه این بی عدالتیها و اختناق است
اگر کسی در انتخابات شرکت کند رأی او به عنوان رأی به مقبولیت نظام تلقی خواهد شد از رأی او برای اقدامات غیر قانونی و خلاف منافع ملی کشور استفاده خواهد شد مثل پروژه اتمی و جنگ با جامعه جهانی ، ایران به بمب اتمی احتیاج ندارد بمبهای مخرب تر از بمب اتمی در ایران موجود است مثل بیکاری فقر فحشاء اعتیاد ، این انتخابات مسئلهای از کشور را حل نمیکند کار از جای دیگر لنگ است
دیگر نمی خواهیم بین بد و بدتر بد را انتخاب کنیم انتخاب بد و بدتر راه حل مسئله نیست گزینه بهتر از بد و بدتر وجود دارد و آن تحریم است . تحریم یک اعتراض است و حداقل کاری است برای رساندن پیام به جامعه جهانی ، تحریم یک واکنش آگاهانه سیاسی است
از صندوقهای انتخابات دهم بجز تفکر مستبد آخوندی چیزی بیرون نخواهد آمد. اگر قرار بود تغییر و تحولی از صندوقهای آراء بیرون بیاید مطمئن باشید حکومت آخوندی انتخابات را خلاف شرع اسلام و خلاف قانون اعلام میکرد
چهارشنبه، بهمن ۳۰، ۱۳۸۷
شنبه، بهمن ۲۶، ۱۳۸۷
سهشنبه، بهمن ۲۲، ۱۳۸۷
قیام بهمن به روایت تصویر
معمولاً وقتی طرحی کاریکاتوری چیزی تو این مایهها میکشیدم رامین مولائی میآمد و زیرش مینوشت بحث شیرین نو و چه و چه
ویا وب -آ- ورد
یادش گرامی باد
در سرقت قیام بهمن
در کوچه یادهای حریم تنهاییام
از عمق جادههای زمان
صدای آشنای بهمن ماه میپیچد
در میلاد بیست و دوم بهمن ماه
نمیدانم چگونه به پایکوبی بنشینم
آنروز آرزوها گره خوردند
تا صدای پای زمستان
به صبح سپید بهار رسد
آنروز آهنگ دلنشین بهار آزادی سرودیم
ولی چه زود میهنم به سرود غم آذین شد
و پرنده آزادی پر گشود و رفت
و نام ترا ای آزادی
از پشت حصار جدایی
به تلاوت نشستیم
وچهره نادیدهات را
در آیینه اشگ به رویا سپردیم
چه زود خیل عاشقان
به جرم عشق حلق آویز شدند
و سروهای سبز ایستاده
در حجم مرگ شعله بستند
همه رنگهای بهمن زیبا بود
الا دو رنگی شیخ
ح مقدم (بادبان )
چهارشنبه، بهمن ۱۶، ۱۳۸۷
بالاترین هک شد
دیشب یکی از کاربران بالاترین لطف کرده بود و کاریکاتور امام آمد را در بالاترین گذاشته بود و امروز صبح دیدم نزدیک به دو هزار کاربر از کانال بالاترین از وبلاگ دیدن کردن و بعضی از عوامل رژیم هم در کامنتدونی مرا از ناسزا و فحاشی بینصیب نگذاشته بودند. و بعد از ظهر هم هر کاری کردم سایت بالاترین باز نشد بعد شنیدم سایت بالاترین، توسط رژیم آخوندی هک شده است. این حضرات سال هاست که دست به سانسور و هک کردن سایتهای خبر رسانی میزنند . ولی این اواخر تلاش زیادی انجام میدهند تا فضای مجازی را هم محدود کنند، مسدود کردن روزنههای آزادی و سانسور در فضای اینترنت بی ثمر است و آب در هاون کوبیدن است
خب معلومه وقتی رژیم سنگسارمیکند و دست و پا قطع میکند و برای دانشجو و خبرنگار زندان و حبس میبرد و تروریست و بنیادگرایی را صادر میکند وقتی فساد و تبهکاری سراسر حکومت را فرا گرفته، و زورگویی میکنند و به شهروندان هتک و حرمت میکنند رژیم چارهایی ندارد جز مسدود کردن اخبار آزاد ، و مجبور است فضای اطلاع رسانی را ببندد تا شهروندان نتوانند اندیشه دیگران را بخوانند و بدانند و به آگاهی و دانش و اطلاعات دست بیابند. کسی از سانسور و آزادی بیان هراس ندارد، که کارنامهش شفاف باشد
از همان آغاز کار بالاترین رژیم و عواملش سعی داشتند این سایت را هم به انحصار خود در آورند و هنوز هم کاربران بسیجی زیادی در آن فعال هستند امٌا ظاهراًً این اواخر شمار کاربران مخالف حکومتی بیشتر شده و رژیم و عواملش مجبور شدند این سایت را هم توسط هکرها مسدود کنند
قطعه شعری یکی از دوستان وبلاگ نویس در مورد کاریکاتور« امام آمد » نوشته است که میتوانید اینجا آن را بخوانید
یکشنبه، بهمن ۱۳، ۱۳۸۷
امام آمد، امام با طناب دار آمد
با تشکر از خانم زری اصفهانی بخاطر سورژه کاریکاتور
در وصف آمدن امام، هادی خرسندی سالها پیش شعری سروده بود به نام «آزادی»، سرودی تازه،
دیدی اندر بهار آزادی ........ خشک شد لاله زار آزادی
آمد آزادی و چه آمدنی ....... یکنفر هم سوار آزادی !.....
دیدی اندر بهار آزادی
خشک شد لاله زار آزادی
جای بلبل نشست جغد سیاه
بر سر شاخسار آزادی
در زمان قدیم شاهی بود
واقعاً شاهکار آزادی
کارهای عجیب میفرمود
تا نماید مهار آزادی
زانطرف داد شیخی از خارج
به همه راهکار آزادی
ملتی برد مشت خود بالا
زد به کوچه هوار آزادی
آرزو داشت تا بیاساید
جانب سایه سار آزادی
خلق ِ آبستن ِ ز استبداد
داشت الحق ویار آزادی
آمد آن شاه و گفت بشنیدم
از شماها شعار آزادی
من از امروز میکنم تأمین
همه جور اعتبار آزادی
امتحانات ثلث اول شد
آمد آموزگار آزادی
ثلث دوم شریف امامی بود
سومی تیمسار آزادی
این یکی منکر هیاهو شد
گفت اینک نوار آزادی!
چه زمستان زمهریری بود
به امید بهار آزادی
تا سرانجام روی کار آمد
مرد خدمتگزار آزادی
خان لر بود و داشت اصل و نسب
اهل ایل و تبار آزادی
چشم و دل سیر ِ کاخ و خادم و مال
پاکباز قمار آزادی
آشنا با دموکراسی غرب
خبره در کارزار آزادی
عزت سالها مبارزه را
کرد یکجا نثار آزادی
گفت نعلین بدتر از چکمه ست
مایه ی انزجار آزادی
گفت: ملت! مخور فریب طرف
که کشد عکس مار آزادی!
ملت اما فریب را میخورد
مثل شام و ناهار آزادی
ای دریغا که بود مستعجل
دولت بختیار آزادی
پس برفتند پای طیاره
ملت بیقرار آزادی
ناگهان سنگ از آسمان آمد
شد شکسته تغار آزادی
آمد آزادی و چه آمدنی
یکنفر هم سوار آزادی!
رفت یکراست سوی قبرستان
شیخ عمامه دار آزادی
بر بلندی نشست و صادر کرد
کلمات قصار آزادی
گفت لاکن مع الاسف هجمه
نشه در گیرودار آزادی
گفت فحشا نباشه امت ما
قُر نشه از فشار آزادی
گفت من آب و برق مجانی
میدهم در کنار آزادی
گفت من میزنم به این دولت
یک چک آبدار آزادی
دولتی میکنم خودم تعیین
در خور حال زار آزادی
میدهم دست مرد بازرگان
که دهد خواروبار آزادی
بعد معلوم شد که پیشاپیش
کنده چاه منار آزادی
خواند و شاید نخواند بی الحمد
فاتحه بر مزار آزادی
از همان روز هم مسلم شد
که تمام است کار آزادی
هرچه از مغز انقلابی بود
جمع شد در حصار آزادی
این ز صابون پزی استقلال
آن ز میدان بار آزادی
هرچه لات محله بود شدند
همگی پاسدار آزادی
کامیون های چرس و بنگ آمد
بهر خلق خمار آزادی
کامیون های قلوه سنگ آمد
از پی سنگسار آزادی
رو به شیپور تعزیه آورد
آنکه میزد سه تار آزادی
کرد خورشید انقلاب غروب
تیره شد روزگار آزادی
مثل اینی که استالین آمد
چون فنا شد تزار آزادی
سرد شد آش و از درخت پرید
در همان لحظه سار آزادی
ریسمانی که بافت ملت ما
شد طنابی به دار آزادی
تیتر اعدام خویش را میزد
روزنامه نگار آزادی
بود کمتر ز سرعت توقیف
سرعت انتشار آزادی
نوجوانان به گورها بردند
آرزوی دیار آزادی
ای دریغا که بود از ما دور
ایستگاه قطار آزادی
بدترین دیکتاتوری آمد
از پی انتظار آزادی
زن آزاده زیر چادر رفت
دیده اش اشکبار آزادی
دست آخر هزار تومان شد
هفت تومان دلار آزادی
توسن اقتصاد را آقا
داد فتوا: حمار آزادی!
***
هادیا گاه گشت بیمورد
بیت هایت دچار آزادی
قافیه های تو نشد تکرار
هیچ، غیر از «بهار آزادی»
لیک کوبیده ای چه بی معنی
پشت هم آبشار «آزادی»
مثل اینکه ز دست تو در رفت
گاه و گه اختیار آزادی
پس بیا لااقل تمامش کن
یک کمی خنده دار ِ آزادی!
دوست دارد که خنده ای بکند
ملت سوگوار آزادی
سعی کن پر شود به شیرینی
ورق آچهار آزادی
سعی کن بلکه کشمشی باشی
توی آبدوغ خیار آزادی
تا بگوئی که همچنان هستیم
خلق امیدوار آزادی
در فراق لیبرتی و خنده
گشت باید به جوک پناهنده
اشتراک در:
پستها (Atom)